مقايسه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و آشفتگي رواني در افراد معتاد و عادي

Comparison of Cognitive Emotion Regulation Strategies and Mental Disorders in Addicted and Ordinary People

هدف: سوء مصرف مواد يكي از بزرگترين معضلات جوامع بشري است كه نه فقط موجب اختلالات رفتاري و اجتماعي ميشود بلكه با تأثير بر جنبه‌هاي مختلف سلامت جسمي و رواني خسارت مالي هنگفتي نيز بر فرد خانواده و جامعه وارد ميكند از اين رو هدف پژوهش حاضر مقايسه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و آشفتگي رواني در افراد معتاد و عادي بود. روش: اين پژوهش توصيفي، از نوع علي-مقايسه اي بود. جامعه آماري اين پژوهش را كليه افراد خود معرف جهت ترك اعتياد شهر مشهد بودند كه در زمستان 97 به كلينيك ترك اعتياد مراجعه كرده بودند. تعداد 60 نفر معتاد به شيشه و 60 نفر عادي به روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند. براي سنجش متغيرهاي مورد مطالعه از پرسش نامه‌هاي دشواري تنظيم هيجان DERS ، مقياس افسردگي، اضطراب، استرس (DASS-21) استفاده شد. يافته‌ها: نتايج پژوهش نشان داد راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و آشفتگي رواني در افراد معتاد به شيشه بيشتراز افراد عادي است (P=0/001). نتيجه گيري: اين يافته‌ها حاكي از آن است كه ناتواني در تنظيم شناختي هيجانات و عدم كنترل آشفتگي رواني در افراد معتاد دو مولفه مهم مي باشد. بنابراين بر اساس يافته‌ها در نظر داشتن اين دو مولفه براي خدمات آموزشي، آسيب شناسي و مشاوره امري ضروري است.

: The purpose of the present study was to compare cognitive emotion regulation strategies and psychological distress in addicted and normal individuals. Method: This descriptive study was a causal-comparative study. The statistical population of this study was all those referring to addiction treatment in Mashhad city who were referred to addiction treatment clinic in winter 97. Sixty addicts and 60 normal individuals were selected by convenience sampling. The DERS-Gertz and Romer 2004 Cognitive Emotion Regulation Strategies Questionnaires, Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21) and Lovebound 1995 were used to measure the variables studied. Results: The results showed that mental disorder in addicts is more than normal people and cognitive emotion regulation strategies in addicts are less than normal people. Conclusion: These findings indicate that inability to cognitive regulation of emotions and lack of control of psychological disorder in addicts are two important components. Therefore, considering these two components is essential for educational services, pathology and counseling