اثربخشي رويكرد هيجان مدار بر خودكنترلي و تعارضات مادر - دختر در دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان

The Effectiveness of Emotional Orientation Approach on Self-Control and Mother-Daughter Conflicts in High School Girls in Isfahan City

زمينه و هدف: مطالعات نشان داده‌اند كه درمان هيجان مدار بر بسياري از متغيرهاي رواني اثرگذارند؛ بنابراين، هدف از اين پژوهش بررسي اثربخشي رويكرد هيجان مدار بر خودكنترلي و تعارضات مادر-دختر در دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان بود. مواد و روش‌ها: روش تحقيق نيمه تجربي و كاربردي بود. طرح تحقيق به‌صورت پيش‌آزمون، پس‌آزمون، پيگيري و گروه‌هاي تجربي و گواه بود. جامعه آماري تحقيق را تمامي دختران دوره اول مقطع متوسطه شهر اصفهان و مادران آن ها در سال 1398 تشكيل دادند. با توجه به اينكه نوع تحقيق نيمه تجربي بوده و مداخله صورت گرفت 30 نفر (گروه‌هاي گواه و تجربي) به‌عنوان حجم نمونه بر اساس معيارهاي ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهاي تحقيق را پرسشنامه خودكنترلي رزنبام (1980) و پرسشنامه تاكتيك­هاي تعارض موري اي- (1990) تشكيل دادند. در مطالعه حاضر، براي بررسي توزيع طبيعي داده‌ها از آزمون كولموگروف اسميرنف استفاده شد. براي بررسي داده‌ها از آزمون تحليل كواريانس يك متغيره و چندمتغيره استفاده شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه با توجه به اختلاف ميانگين­هاي خودكنترلي و تعارض، نمرات از پيش‌آزمون تا پس‌آزمون در خودكنترلي افزايش و در تعارض كاهش ‌يافته است (0/05>p). اختلاف بين پيش‌آزمون و پس‌آزمون خودكنترلي و تعارض در گروه كنترل معنادار نيست (0/003=p). نتيجه‌گيري: به نظر مي­رسد كه درمان هيجان مدار مي‌تواند بر بسياري از متغيرهاي رواني از جمله خودكنترلي و تعارضات مادر-دختر در دانش آموزان اثرگذار باشد. جهت بالا بردن اعتبار بيروني پيشنهاد مي‌گردد كه تحقيقات بيشتري صورت بگيرد.

Aim and Background: Studies have shown that emotion-oriented therapy affects many psychological variables; therefore, the aim of this study was to investigate the effectiveness of emotion-oriented approach on self-control and mother-daughter conflicts in high school girls in Isfahan. Methods and Materials: The research method was semi-experimental and applied. The research design was pre-test, post-test, follow-up, and experimental and control groups. The statistical population of the study consisted of all girls in the first year of high school in Isfahan and their mothers in 1398. Due to the fact that the research type was semi-experimental and the intervention was performed, 30 people (control and experimental groups) were selected as the sample size based on entry and exit criteria. The research instruments consisted of the Roseenbam Self-Control Questionnaire (1980) and the Murray E-Conflict Tactics Questionnaire (1990). In the present study, a Kolmogorov-Smirnov test was used to study the natural distribution of data. A variable and multivariate analysis of covariance test was used to examine the data. Findings: The results showed that due to the difference between self-control and conflict averages, scores from pre-test to post-test self-control increased and decreased in conflict (p<.05). The difference between pre- and post-test self-control and conflict testing in the control group was not significant (p=.003). Conclusions: It seems that emotion-oriented therapy can affect many psychological variables, including selfcontrol and mother-daughter conflicts in students. To increase external credibility, it is recommended that more research be conducted.