شماره ركورد :
1156964
عنوان مقاله :
بررسي چرايي عدم تغيير و تحول در اصول بلاغي و بوطيقايي شعر كلاسيك فارسي
پديد آورندگان :
ﻗﺒﺎدي، ﺣﺴﯿﻨﻌﻠﯽ دانشگاه تربيت مدرس - گروه زبان و ادبيات فارسي , ﺗﻮﮐﻠﯽ دارﺳﺘﺎني، ﺣﺎﻣﺪ دانشگاه تربيت مدرس
تعداد صفحه :
29
از صفحه :
173
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
201
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
بوطيقاي كلاسيك , شعرِ منثور , شعرِ منظوم , بلاغت , عناصر موسيقايي
چكيده فارسي :
با ظهور اشعار منثور و سپيد ، سخت مي توان تفاوتي محسوس ميان جمله اي از يك «رمان» و قسمتي از يك «شعر منثور» احساس كرد؛ با آنكه امروزه بسياري از نظريه پردازان، با بيان برخي خط تمايزها مانند عنصر «استعاري» و عنصر «مجازي» خواسته اند تا بين شعر و ديگر متون ادبي، تمايز قائل شوند، به نظر مي رسد باز در اين مسئله، به بن بست هايي برخورده اند. از مهم ترين خصايص شعر كلاسيك فارسي، عناصر موسيقايي، وزني و عروضي آن است، كه با توجه به از ميان رفتن اين ويژگي ها در شعر هاي منثور، بسياري از اشعار، از منظر ذات و صورت، با بسياري از داستان ها و رمان ها قابل تمييز نيستند؛ در پژوهش حاضر، با بررسي برخي مولفه هاي شعر كلاسيك، نشان داده مي شود، كه اصرار بلاغيون و شاعران كلاسيك، بر عناصري چون وزن عروضي، آگاهانه و از روي تعمد بوده است و به همين دليل نيز به دنبال انقلاب در شعر نبوده اند و نمي خواسته از محدوديت بحور عروضي رهايي يابند؛ از اين روي به بررسي انتقادي شعر سپيد و منثور خواهيم پرداخت و نشان خواهيم داد كه اينگونه از شعر، به دليل رهايي از عناصر موسيقايي و عروضي، هرگز نمي تواند شعري كامل باشد و از منظر صورت و ذات با ديگر متون ادبي از جمله رمان و داستان، قابل تمييز و تشخيص نيست.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
پژوهش هاي نقد ادبي و سبك شناسي
فايل PDF :
8174037
لينک به اين مدرک :
بازگشت