مقايسه علل بي‌وفايي مردان و زنان در روابط زناشويي: يك مطالعه كيفي

مقدمه: بر طبق شواهد و قراين و آمارهاي غير رسمي، امروزه بي وفايي زناشويي مردان و زنان به صورت نگران كننده اي به يكي از آسيب هاي اجتماعي پنهان جامعه تبديل شده است. در مطالعه حاضر، علل بي وفايي زناشويي مورد مقايسه قرار گرفت و سپس بر مبناي آن، راهكارها و پيشنهادهاي كاربردي در خصوص پيشگيري و كاهش بي وفايي و استحكام نهاد خانواده ارايه گرديد. روش : در اين مطالعه، از روش تحليل محتواي كيفي (Qualitative content analysis) كه يك شيوه پژوهش كيفي به شمار مي رود، استفاده شد. بر اساس روش نمونه گيري هدفمند و معيار اشباع نظري، 40 نفر از مردان و 32 نفر از زنان بي وفا در روابط زناشويي در مطالعه شركت نمودند. جهت جمع آوري اطلاعات، روش مصاحبه نيمه ساختار يافته عميق مورد استفاده قرار گرفت. يافته ها: تحليل محتواي اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، 5 درون مايه اصلي شامل »مشكلات عاطفي و رفتاري در روابط زناشويي، نارضايتي جنسي، ويژگي ها و خصوصيات فردي، مشكلات خانواده خاستگاه و عوامل اجتماعي « را آشكار ساخت. نتيجه گيري: با وجود اين كه بيشتر مردان مورد مطالعه، عدم ارضاي نيازهاي جنسي و اغلب زنان مشاركت كننده، برآورده نشدن نيازهاي عاطفي در روابط زناشويي را دليل اصلي بي وفايي خود بيان نمودند، اما نبايد از تأثير خصوصيات، نگرش ها و ويژگي هاي فردي، خانواده خاستگاه و عوامل كلان اجتماعي و تسهيل كننده در اين زمينه غافل ماند.