عنوان مقاله :
نوستالژي اجتماعي در شعر فريدون مشيري
پديد آورندگان :
ستوديان، مهدي دانشگاه فرهنگيان خراسان رضوي - گروه زبان و ادبيّات فارسي پرديس شهيد بهشتي , رجبي، مسلم دانشگاه حكيم سبزواري
كليدواژه :
نوستالژي اجتماعي , فريدون مشيري , جهل , فريب , رياكاري
چكيده فارسي :
يكي از اصطلاحات روانشناسي كه وارد حوزة ادبيّات شده «نوستالژي» است. نوستالژي با اين كه تقريباً به تازگي در عرصههاي هنر و علوم مختلف خودنمايي ميكند امّا به هيچ وجه، نوظهور و نوپا نيست. به طور كلي آدمي هيچگاه از وضع موجود و احوال زمانة خويش راضي نبوده است و هر كس به نوعي با اين دلتنگيها، روزگاري قرين بودهاست.نوستالژي انواعي دارد كه يكي از آنها نوستالژي اجتماعي است.اين نوستالژي در حوزة ادبيّات،نظر بسياري از شعرا و ادبا و منتقدان را به خود جلبكردهاست.يكي از شعراي توانمند معاصر كه ميتوان اشعارش را از ديدگاه اين نوع نوستالژي مورد بررسي قرار داد، فريدون مشيري است.به راستي كه اشعار فريدون مشيري آيينة تمامنماي جامعه و روزگار شاعر است.اين پژوهش با هدف تبيين مؤلّفههاي نوستالژي اجتماعي و با بررسي و كندوكاو در اشعار فريدون مشيري، صورتگرفتهاست تا در پايان بتوان درك و تصوير درستي از روزگار شاعر و جامعة آن زمان داشت.
چكيده لاتين :
this article has no abstract
عنوان نشريه :
فصلنامه تخصصي زبان و ادبيات فارسي