عنوان مقاله :
طبقه متوسط و نقش آن در توسعه سياسي ايران در دوران پهلوي دوم
پديد آورندگان :
جهانگيري، سعيد دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق،الهيات و علوم سياسي - گروه علوم سياسي، تهران , طاهري، ابوالقاسم دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق،الهيات و علوم سياسي - گروه علوم سياسي، تهران , ازغندي، عليرضا دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق،الهيات و علوم سياسي - گروه علوم سياسي، تهران , ساعي، احمد دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق،الهيات و علوم سياسي - گروه علوم سياسي، تهران
كليدواژه :
توسعه , توسعه سياسي , نيروهاي اجتماعي , طبقه متوسط , پهلوي دوم
چكيده فارسي :
توسعه سياسي يكي از شاخههاي توسعه است با هدف رسيدن به پيشرفت، صنعتي شدن، رفع فقر، رفع وابستگي، .... و گذار از حالت نامطلوب زندگي گذشته به شرايط بهتر. توسعه سياسي با جايگاه و نقش طبقه متوسط در جامعه رابطه دارد. چرا كه، جايگاه طبقه متوسط يك جايگاه ساختاري است كه با قدرت سياسي گره خورده است. هويت اين طبقه مستلزم وجود طبقه حاكم و طبقه پايين جامعه ميباشد. در يك تقسيمبندي اين طبقه به سنتي و جديد تقسيم ميشود كه طبقه متوسط سنتي شامل؛ خرده بورژوازي، تجار و خرده مالكان دهقاني است در حاليكه طبقه متوسط جديد شامل مزدبگيران متخصص، تكنوكراتها و اقشار تحصيل كرده بالاي جامعه ميباشد. در دوره پهلوي دوم عليرغم همه فشارها، طبقه متوسط به ويژه طبقه متوسط سنتي يعني روحانيت و بازار در مبارزه عليه حكومت و مدرنيزاسيون و سكولاريزه كردن شاه به طور فعّال حضور داشتند. در مواردي كه طبقه حاكم برخلاف باورهاي ديني و سنتهاي اعتقادي و ملي گام بر ميداشت، اين طبقه در مقابل آن ايستادگي ميكرد. از سويي، تضاد دولت و ملت كه محصول ورود تجدد به ايران بود، دغدغه اصلي طبقه متوسط جديد به ويژه قشر روشنفكر بود.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياسي و بين المللي