نقش و جايگاه حقوق بشردوستانۀ بي نالمللي در مخاصمۀ مسلحانه عليه تروريسم

زمينه و هدف: سال هاي گذشته شاهد مقابلۀ نظامي دول تها با گرو ههاي مختلف تروريستي بوده است. حملۀ نظامي آمريكا به افغانستان و جنگ با القاعده و همچنين جنگ تما معيار در عراق و سوريه توسط دولت ها با داعش بيانگر اين ادعاست. اما بي ترديد هركجا كه سخن از جنگ و مخاصمۀ مسلحانه باشد، حقوق بشردوستانه ب هعنوان حقوق حاكم بر اين شرايط مطرح مي شود. هدف از اين تحقيق، بررسي چالش هاي جامعۀ بين المللي در تعريف تروريسم و بيان چارچوب هاي كلي پيرامون مبارزه با تروريسم و اينكه حقوق بشردوستانه در مبارزه با تروريسم از چه جايگاهي برخوردار است؟ همچنين، چه وضعيت حقوقي را در قالب قواعد حقوق بشردوستانه مي توان براي تروريس تها در نظر گرفت؟ روش: روش تحقيق در اين پژوهش از نوع تحليلي- توصيفي و روش گردآوري دادهها، كتابخان هاي– اسنادي است يافت هها و نتيجه گيري: عليرغم اينكه جامعۀ بين المللي در تعريف تروريسم ناتوان بوده است و هيچ قاعدۀ جهاني براي تعقيب متهمان به ارتكاب اعمال تروريستي بدون وجود هرگونه رابطه با دولت تعقي بكننده وجود ندارد، كنوانسيون هاي ژنو و پروتكل هاي الحاقي به آن، حقوقي را در مخاصمات مسلحانه عليه تروريسم در نظر گرفته است؛ با اين توصيف كه هركجا حقوق بشردوستانه با خلأ مواجه شود، حقوق بشر مي تواند خلأهاي آن را برطرف كند.