بررسي اثر محدودكنندگي ديوارهاي مجاورترانشه ميخ كوبي شده بر رفتار آن با مقايسه نتايج تحليل دوبعدي و سه‌بعدي

تحليل، طراحي و همچنين مطالعه پارامتريك رفتار ديوار ميخكوبي شده، عموماً با استفاده از مدل هاي دوبعدي مبتني بر فرضيات شرايط كرنش مسطح صورت مي گيرد و اغلب بدون توجه به هندسه سه بعدي گودبرداري، نتايج حاصل از تحليل دوبعدي به شرايط واقعي سه بعدي تعميم داده شده كه اين امر در بسياري از مواقع منجر به ارائه طرح هاي ناايمن و در برخي موارد موجب ارائه طرح هاي محافظه كارانه و غيراقتصادي مي شود. در مطالعه حاضر اثر محدودكنندگي ديوارهاي مجاور ترانشه كه عمود بر ديواره اصلي در كنج هاي گود قرارگرفته اند بر رفتار آن بررسي شده است. در اين راستا، ديوار ميخكوبي شده با هندسه گود مستطيلي به صورت سه rlm;بعدي و در مقياس واقعي در برنامه پلكسيس سه بعدي[1] مدل شده است و نتايج حاصل در مقطع بحراني با نتايج به دست آمده از تحليل دوبعدي ديوار ميخكوبي شده در برنامه پلكسيس دوبعدي[2] مقايسه شده است. درواقع ديوارهاي مجاور نقش تكيه گاه را ايفا كرده و بدين وسيله محدوديتي براي تغييرشكل ديواره ميخكوبي شده مي باشند. نتايج نشان مي rlm;دهد كه تغيير شكل rlm;هاي حاصل از تحليل دوبعدي همواره بزرگ تر از نتايج حاصل از تحليل سه rlm;بعدي در مقطع بحراني است و چنانچه طول ديواره اصلي (L) كمتر از 10H باشد ميزان اثرات محدودكننده بيشتر است و درصورتي كه L بزرگ تر از 10H گردد، نتايج تحليل دوبعدي قابل تعميم به شرايط سه بعدي است. [1]. Plaxis 3D Foundation [2] Plaxis 2D