بررسي تأثير آواي قرآن كريم بر سيگنال‌هاي قلبي و مغزي انسان

با پيشرفت تكنولوژي انسان همواره در پي‌شناخت تعاملات ميان اعضاي دروني بدن خود بوده است و به بررسي واكنش‌هاي آن در هنگام بيماري و يا در طي يك مداخله، مانند پاسخ‌هاي الكتريكي مغز و قلب به تحريك‌هاي خارجي مثل بينايي و يا شنيداري پرداخته است. شنيدن آوا و بررسي علائم حياتي يكي از انواع مداخله است. در اين پژوهش به بررسي تأثير آواي قرآن بر سيگنال‌هاي مغزي و قلبي در سه حالت قبل‌، حين و پس از گوش دادن به تلاوت قرآن پرداخته ‌شده است‌. هم‌زمان سيگنال قلبي و مغزي 50 دانشجوي دختر در‌ محدوده سني 19 تا 24 سال در ساعت مشخص و با سطح اعتقادي تقريباً يكسان ثبت شد‌. هدف از اين تحقيق بررسي تأثير گوش دادن به تلاوت قرآن بر ويژگي‌ها و تفكيك وضعيت‌هاي مختلف از يكديگر به كمك روش‌هاي پردازشي آشوب گون، آزمون‌هاي آماري و بررسي صحت به كمك طبقه‌بندي ماشين‌بردار پشتيبان است. نتايج حاكي از آن است كه گوش دادن به تلاوت قرآن تأثير بسيار عميقي بر تعاملات بين اطلاعات قلب و مغز داشته و باعث مي‌شود جريان اطلاعات بين سيگنال‌هاي قلبي و مغزي كه با استفاده از بعد همبستگي و فركتال مورد بررسي قرارگرفته است، افزايش‌يافته و تعاملات بين اين دو سيستم حياتي بدن افزايش يابد. از ديدگاه سيستم سايبرنتيك، افزايش تعاملات در يك سيستم زيستي به معناي افزايش خودسازمان‌دهي و كارآيي سيستم است.