تاثير پرتو UV-A و UV-B بر توليد رزمارينيك اسيد و كافئيك اسيد در كشت كالوس نوروزك (Salvia leriifolia Benth.)

در پژوهش حاضر، با توجه به اهميت دارويي گياه نوروزك در مرحله اول، كالوس زايي با ريزنمونه هاي ريشه و برگ در تركيب اكسين هاي NAA و2,4D با سايتوكنين Kin در محيط پايه MS بهينه سازي شد. نتايج نشان داد از ريزنمونه برگ و ريشه در محيط حاوي NAA، كالوسي توليد نشد، در حاليكه با 2,4D، مناسب ترين كالوس برخاسته از نمونه برگ در محيط حاوي 1 ميلي گرم در ليتر Kin و 2 ميلي گرم در ليتر 2,4D بدست آمد. در مرحله دوم اثر اليسيتورهاي نوري UVA و نور UVB در دو زمان (30 و 60 دقيقه) در كالوس هاي برخاسته از برگ در محيط2,4D بر محتواي فنلي، فلاونوئيدي، رزمارينيك اسيد و كافئيك اسيد مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه نور UVA و UVB باعث افزايش فنل كل، فلاونوئيد، رزمارينيك اسيد و كافئيك اسيد در كالوس گياه نوروزك گرديد. بيشترين وزن تر، محتوي فنل و فلاونوئيد در تيمار 30 دقيقه نور UVA و بالاترين محتواي رزمارينيك اسيد و كافئيك اسيد در تيمار 30 دقيقه نور UVB مشاهده شد. در كل با بهينه سازي اليسيتور نور UV مي توان محتوي متابوليت ثانوي نظير كافئيك اسيد را در كشت كالوس تحت تاثير قرار داد.