نقش مديريت كوانتومي در بهره‌وري نيروي انساني با توجه به ميانجي‌ آواي سازماني در كاركنان آموزش و پرورش شهر بيرجند

پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش مديريت كوانتومي در بهره وري نيروي انساني با توجه به ميانجي آواي سازماني در كاركنان آموزش و پرورش شهر بيرجند انجام شد. پژوهش از نظر ماهيت كمي، از نظر هدف كاربردي و از نظر روش توصيفي همبستگي است. جامعه آماري كليه كاركنان آموزش و پرورش شهر بيرجند در سال 1396 (شامل 250 نفر) بود كه بر اساس جدول كرجسي و مورگان، 160 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه هاي استاندارد تعديل يافته بهره وري نيروي انساني هرسي و گلداسميت، مديريت كوانتومي ميرصفيان و آواي سازماني همس بود. روايي اين پرسشنامه ها تأييد و پايايي آن با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه هاي بهره وري نيروي انساني 0.94، مديريت كوانتومي 0.92 و آواي سازماني 0.96 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهاي آماري SPSS18 و AMOS16 و آزمون هاي آماري همبستگي پيرسون، رگرسيون چندگانه همزمان و مدل يابي معادلات ساختاري تجزيه و تحليل گرديد. نتايج نشان داد مديريت كوانتومي به طور غيرمستقيم و از طريق متغير آواي سازماني، بهره وري نيروي انساني را پيش بيني مي كند. به عبارتي آواي سازماني در رابطه بين مديريت كوانتومي با بهره وري نيروي انساني نقش ميانجي گري دارد. بر اساس اين نتايج پيشنهاد مي گردد سازمان آموزش و پرورش در رويكردهاي راهبردي خود و همچنين در اهداف و برنامه هاي عملياتي به موضوع مديريت كوانتومي توجه ويژه اي داشته باشد تا بدين وسيله زمينه بهره وري نيروي انساني فراهم گردد.