عنوان مقاله :
بررسي ميزان سطح سرمي اينترلوكين 7 در بيماران مبتلا به استئوساركوما
پديد آورندگان :
فولادسرشت ، حامد دانشگاه علوم پزشكي شيراز - دانشكده پزشكي - گروه ايمني شناسي , ملك زاده ، مهيار دانشگاه علوم پزشكي شيراز - مركز تحقيقات سرطان , قادري ، عباس دانشگاه علوم پزشكي شيراز - دانشكده پزشكي، مركز تحقيقات سرطان - گروه ايمني شناسي , درودچي ، مهرنوش دانشگاه علوم پزشكي شيراز - دانشكده پزشكي، مركز تحقيقات سرطان - گروه ايمني شناسي
كليدواژه :
سرطان , استئوساركوما , اينترلوكين 7 , الايزا
چكيده فارسي :
سرطان هاي استخوان اوليه از نوع استئوساركوما شايعترين اختلالات بدخيمي در دستگاه اسكلتي-عضلاني انسان مي باشند. فاكتورهاي خطر متعددي از جمله واكنش هاي التهابي و فاكتورهاي ايمونولوژيك در اين بيماري معرفي شده اند كه از بين آنها مي توان به سايتوكاين ها اشاره كرد. هدف از اين مطالعه بررسي ميزان سطح سرمي اينترلوكين 7 (IL7) به عنوان يك سايتوكاين كه در مغزاستخوان حضور دارد، در بيماران مبتلا به استئوساركوما و مقايسه آن با افراد سالم است. در اين مطالعه، نمونه هاي سرمي 28 فرد مبتلا به سرطان استئوساركوما و 47 فرد سالم بمنظور بررسي سطح سرمي IL7 با استفاده از تكنيك الايزا مورد بررسي قرار گرفت. نتايج بدست آمده با استفاده از آزمون آماري t-test تجزيه و تحليل شد.ميانگين سطح سرمي IL7 در بيماران مبتلا به سرطان استئوساركوما و افراد گروه كنترل به ترتيب 0.03±0.1 و 0.02±0.08 پيكوگرم در ميلي ليتر اندازه گيري شد و تفاوت معني داري در ميانگين سطح سرمي IL7 بين دو گروه وجود نداشت (0.515=p-value). عليرغم افزايش سطح سرمي IL7 در متاستاز سرطانهاي خاص به استخوان، نتايج بدست آمده از اين مطالعه نشان مي دهد كه سطح سرمي IL7 در بيماران مبتلا به سرطان اوليه استخوان از نوع استئوساركوما افزايش معني داري نمي يابد. اين يافته از آن جهت اهميت دارد كه اينترلوكين 7 سيتوكاين بقاي لنفوسيتها در مغز استخوان و ساير اندامهاي لنفي مي باشد و هرگونه تغيير در سطح آن مي تواند منجر به تغييراتي در عملكرد سيستم ايمني شود.
عنوان نشريه :
علوم پزشكي صدرا
عنوان نشريه :
علوم پزشكي صدرا