عنوان مقاله :
ارزيابي بلندمدت تغييرات فشردهسازي با استفاده از شاخص تراكم زراعي در بوم نظام هاي كشاورزي ايران (1341 تا 1390)
پديد آورندگان :
كياني ، مجيد رضا سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي خراسان - بخش تحقيقات علوم زراعي و باغي , كوچكي ، عليرضا دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده كشاورزي - گروه اگروتكنولوژي , نصيري محلاتي ، مهدي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده كشاورزي - گروه اگروتكنولوژي , زارع فيض آبادي ، احمد سازمان تحقيقات ،آموزش و ترويج كشاورزي
كليدواژه :
آيش , الگوي كشت , امنيت غذايي
چكيده فارسي :
فشردهسازي بهعنوان مهمترين عامل در افزايش توليدات كشاورزي شناخته شده است. يكي از شاخصهاي كاربردي در تعيين ميزان فشردهسازي استفاده از شاخص تراكم زراعي است. اين تحقيق با استفاده از دادههاي سطح زير كشت و اقليمي مربوط به دوره 50 ساله 1341تا 1390 به بررسي روند تغييرات فشردهسازي در محصولات مهم زراعي (شامل گندم (Triticum aestivum L.)، جو (Hordeum vulgare L.)، برنج (Oryza sativa L)، ذرت (Zea mays L.( سيبزميني (Solanum tuberosum L.(، گوجهفرنگي (Lycopersicon esculentum Mill.)، شبدر (Trifolium sp.)، محصولات جاليزي، حبوبات، سبزيجات، چغندر قند (Beta vulgaris L.) و پنبه (Gossypium arboreum L.) با جمعآوري دادههاي سطح زير كشت و توليد و داده بارندگي در همه استانهاي كشور پرداخته است. تجزيه و تحليل اطلاعات نشان داد كه روند تغييرات سطح زير كشت رو به كاهش بود. بر اساس ميانگين ميزان تراكم زراعي كل كشور در سال 1350، 1382 و 1390 بهترتيب 9.26، 8.84 و 8.80 ماه و ميانگين سه سال8.94 ماه بود. كمترين ميزان شاخص تراكم زراعي در سال 1350 متعلق به استانهاي ساحلي جنوب (هرمزگان و بوشهر) و مازندران بهترتيب با ميانگين 5.98 و 6.33 ماه و در سال 1382 به استانهاي گيلان و مازندران بهترتيب با مدت پوشش 5.72 و 6.62 ماه بود و در سال 1390 نيز كمترين ميزان اين شاخص به گيلان و استانهاي ساحلي جنوب بهترتيب با مدت پوشش 5.63 و 6.3 ماه تعلق داشت. با توجه به اينكه در اكثر مناطق كشور بيش از نيمي از سطح زير كشت به گندم اختصاص دارد و از طرفي مدت زماني كه گندم در روي زمين باقي ميماند جزء طولانيترينها در بين محصولات زراعي ميباشد، لذا سطح زير كشت گندم مهمترين سهم را در تعيين شاخص تراكم زراعي (يا پوشش زراعي) ايفا ميكند، از طرفي در مناطق شمال غربي بهدليل شرايط اقليمي و سردتر بودن، مدت زماني كه غلات و بهويژه گندم در روي زمين قرار دارند نيز بيشتر ميباشد و دليل اصلي بالاتر بودن شاخص تراكم زراعي در اين مناطق، مدت زمان حضور گندم در سطح زمين ميباشد و در همه سالها، خراسان جزء مناطقي با بالاترين ميزان تراكم زراعي بوده است، بهطوريكه در هيچ دوره اين مقدار كمتر از 11 نبوده كه نشاندهنده ثبات در توليد محصولات زراعي در اين استان است. بررسي تراكم زراعي در بومزيستهاي زراعي كشور نشان داد كه برخلاف انتظار، در مناطق داراي بارندگي بيشتر بهدليل كشت محصولاتي مانند برنج، مدت پوشش زمين بهنسبت كمتر بوده و مدت زماني طولاني در سال زمين بدون كشت بوده و لذا تغيير الگوي كاشت در اين مناطق ضروري ميباشد و ميتوان با وارد كردن گياهاني مانند بقولات و يا حبوبات، از شرايط اقليمي اين مناطق براي افزايش توليد و تأمين امنيت غذايي استفاده نمود.
عنوان نشريه :
بوم شناسي كشاورزي
عنوان نشريه :
بوم شناسي كشاورزي