عنوان مقاله :
درمانگري، كاربردي ديگر گونه براي شعر
پديد آورندگان :
حاتم پور، شبنم دانشگاه آزاد اسلامي شوشتر
كليدواژه :
درمانگري , شعر , ادبيات منظوم
چكيده فارسي :
بشر از هزاران سال پيش در مراسم آييني خود از سرودهايي بهر ميبرد كه روان او را آرامش مي بخشيد و سرشت خوش ذوق او را ارضا ميكرد. ايرانيان هم از جادوي كلمات در جشن هاي مذهبي، لالايي ها، كتابها و هنگام شاديها استفاده ميكردند. گرچه جايگاه شعر در ميان هنرهاي هفتگانه باعث شده تصور شود بزرگترين كاربرد شعر خطّ هنري آن است؛ ولي در عصر حاضر با گذشت زمان به تكرار ديگرگونه اي از همان كاربردهاي ابتدايي رسيده ايم. هنوز لالايي ها جايگاه ويژهاي در پرورش كودكان دارند و محققان زبانشناس دربارۀ اهميت اين نوعِ شعر پژوهش ميكنند يا براي زدودن اضطرابهاي دروني تفألي به ديوان حافظ ميزنيم تا با غزلي آرامش يابيم يا در جشن هاي نوروز و يلدا به خوانش ديوان بزرگان شعر و ادب ميپردازيم و يا حتي در پرورش فرزندانمان مفاهيم آموزشي را در قالب شعر به آنها ميآموزيم. اما بزرگترين و ديگرگونه ترين كاربرد شعر در عصر حاضر، استفاده از آن در درمان رفتارهاي رواني است. البته شرط بهره گيري از شعر در درمان بيماران، آشنايي درمانگر با هنر شعر، مضامين، پيشينۀ ادبيات منظوم و خوانش صحيح و تأثيرگذار آن است. لرنر معتقد است كه هنر داستان سرايي در ميان درمانگران شعر بايد پرورش پيدا كند (Lerner, 1997: 87). پيشينۀ شعردرماني (Poetry therapy) به سال 1751 م باز ميگردد. بنجامين فرانكلين در آمريكا بيماران خود را با روشهايي چون خواندن شعر، سرودخواني و سرودن شعر درمان ميكرد. نتايج مثبت اين تحقيق باعث شد كه الي گريفر، جك رجي لي دي، آرتور لرنر و ديگران تلاشهايي براي معرفي اين شيوۀ درمان انجام دهند و سرانجام در سال 1997 م انجمن ملي شعردرماني در آمريكا تأسيس شد. پس از آن نيز پژوهش هاي زيادي در اين زمينه صورت گرفت و اثر مثبت شعر بر آشفتگيهاي رواني تأييد شد از جمله Edgar, Haley, Levit (1969)، Ross (1977)، پنبيكر (1988)، گلدن (1994)، بولتون و همكاران (1998)، Tamura (2001) و كميل (2007) و تنگر و همكاران (2009) و تعدادي ديگر كه به تأثير شعردرماني بر افزايش عزت نفس، خوداكتشافي و خوداظهاري و كاهش ميزان سركوب هيجان و اضطراب پرداختند. در آمريكا با شعردرماني به بيماران سرطاني و افرادي كه در وضعيت نزديك به مرگ قرار دارند كمك ميكنند تا به آرامش دست پيدا كنند و در روند درمان خود وضعيت مطلوبي را تجربه كنند.1 شعردرماني تنها در زمينه پزشكي سودمند نيست، اين شيوه همچنين در زمينه خدمات اجتماعي اثرگذار است.2 در زمينۀ پژوهش، يك تحقيق نشان ميدهد از 203 مقاله پژوهشي حدفاصل سالهاي 1969 تا 2010، 154 مقاله (9/75%) در آمريكا، 19 مقاله (4/9%) در آلمان، 13 مقاله (4/6%) در انگلستان، 4 مقاله (2%) در استراليا، 3 مقاله (5/1%) در ژاپن و ساير كشورها اعم از برزيل، ونزوئلا، كانادا، سوييس و ايتاليا (9/4%) دربارۀ موضوع شعردرماني در كشور خود پژوهش كردهاند (هيمز، 2011: 6). در پژوهش ديگر دكتر مازا با معرفي يك مدل چندبعدي در شعردرماني نشان داد، شعر نسبت به كتابدرماني، نمايشدرماني، هنردرماني و رقص درماني قدرت اثرگذاري بهتري دارد و ميتواند در كنار روايت درماني، مجله درماني و... بسيار اثرگذار باشد (Mazza & H, 2013: 55). در كشور ما، با وجود پيشينۀ غني ادبيات منظوم، شعر هيچگاه كاربرد درماني نداشته است و حتي اين موضوع در كشور ما مسبوق به سابقۀ پژوهش نيست. تنها در سال 1389 يوخابه محمديان و ديگران به بررسي اثر شعردرماني گروهي بر كاهش نشانه هاي افسردگي در دانشجويان پرداختند. جامعۀ آماري در اين پژوهش 29 دانشجوي دختر خوابگاهي است و درمانگر طي 7 جلسه، اشعاري از شاعران معاصر را به صورت گروهي براي آنان خوانده و ثابت كرده است كه پس از اين دورۀ شعرخواني، نشانه هاي افسردگي در دانشجويان كمتر شده است. به نظر ميرسد با افزايش رو به رشد اختلالات رواني و بخصوص افسردگي و هزينه هاي گزافي كه دولتها براي تأمين داروهاي ضد افسردگي ميپردازند، پژوهش بيشتر دربارۀ شعردرماني بسيار راهگشاست. به همين دليل اين پژوهش با هدف بررسي تأثير شعر و گونههاي مختلف آن بر زنان و مردان بزرگسال كه دچار افسردگي متوسط و بالا بودند انجام شده است. تفاوت عمدۀ اين پژوهش با تحقيق يوخابه محمديان و ديگران در اين است كه در پژوهش آنان شركتكنندگان الزاماً به نوشتن شعر، تحليل آن و ويرايش اشعار به عنوان تكليف ميپرداختند. در حالي كه در پژوهش حاضر هدف خوانش شعر و شنيدن آن و دريافت عاطفۀ شعري بوده است. تفاوت ديگر اين پژوهش انتخاب جامعۀ آماري متشكل از زنان و مردان و بررسي تفاوت هاي نتايج به دست آمده است. ويژگي ديگر اين پژوهش، انتخاب اشعار كلاسيك است، در 6 جلسه از 8 جلسۀ برگزار شده اشعار انتخابي از ادبيات منظوم كلاسيك و در دو جلسۀ ديگر از ادبيات منظوم معاصر بوده است. علاوه بر اين در انتخاب مضامينِ اشعار، توجه به چالشبرانگيز بودن شعر، شرط انتخاب پژوهشگران بوده است. پرسش اصلي تحقيق اين است: چگونه شعر ميتواند كاربرد درمانگري داشته باشد؟ پرسشهاي فرعي شالم: 1- آيا زنان و مردان افسرده نسبت به شعر، رفتار اثربخشي از خود نشان ميدهند؟ 2- آيا مضامين چالشبرانگيز در شعر براي افراد افسرده قدرت تنشزدايي دارند؟ 3- كدام دسته از زنان يا مردان نسبت به شعردرماني واكنش بهتري نشان ميدهند؟ 4- آيا شعر در افزايش خوشبيني زنان و مردان مؤثر است؟ براساس اين پرسشها فرضيههاي زير مورد بررسي قرار خواهند گرفت: 1- به نظر ميرسد زنان و مردان افسرده نسبت به شعر رفتار اثربخشي از خود نشان ميدهند. 2- به نظر ميرسد مضامين چالشبرانگيز در شعر قدرت تنشزدايي از افراد افسرده دارند. 3- به نظر ميرسد زنان نسبت به مردان واكنش بهتري به درمان با شعر نشان دهند. 4- به نظر ميرسد شعر در افزايش خوشبيني زنان و مردان مؤثر است.
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي- دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج