طراحي الگوي اثربخش براي تعديل تورم ساختاري اقتصاد ايران با رويكرد اقتصاد مقاومتي

تورم پديده منفي و يكي از معضلات عمده در اقتصاد است. بررسي روند گذشته نشان ميدهد كه اقتصاد ايران همواره از اين مشكل رنج برده و تاكنون حل مسئله تورم در ايران موفقيت آميز نبوده است.در شرايط فعلي كه تحريم هاي اقتصادي نيز بر ايران تحميل شده است حل مشكل تورم راهكار ويژه اي نياز دارد. تجربه تاريخي و روند گذشته نشان مي دهد كه براي حل تورم راهكارهاي مرسوم و تجربه شده در كشور پاسخگو نمي باشد. اين تحقيق با طراحي يك مدل مفهومي به دنبال راهكار جديد و متمايز از گذشته بوده و نشان داده است اجراي شدن سياست هاي اقتصاد مقاومتي از طريق عملياتي كردن مولفه هاي آن مي تواند اين معضل تاريخي اقتصاد ايران را تعديل و بلكه برطرف سازد و به بيان ديگر حل مشكل تورم ساختاري با اجراي مولفه هاي اقتصاد مقاومتي است . چرا كه اجراي مؤلفه هاي اقتصاد مقاومتي بر اساس سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي در نهايت منجر به انتقال منابع از فعاليت هاي غير مولد و سفته بازي به فعاليتهاي توليدي مي شود . با اين تحول مثبت، بخش توليد رونق گرفته و در نتيجه توليد ناخالص داخلي از رشد فزاينده اي برخوردار خواهد شد و رشد توليد ناخالص داخلي كاهش تورم را به دنبال خواهد داشت. اين روند با طراحي يك الگوي مفهومي تبيين شده است كه داراي پشتوانه نظري و تئوريكي در اقتصاد كلان است.