عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي مضامين منظومه غنايي «هشت بهشت» اميرخسرو دهلوي و «جواهر الأسمار» الثغري
عنوان به زبان ديگر :
بدون عنوان
پديد آورندگان :
ذبيح نيا عمران، آسيه دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
جواهر الأسمار , الثغري , اميرخسرو دهلوي , هشت بهشت
چكيده فارسي :
اميرخسرو دهلوي(651- 725ش) از عارفان نامدار پارسيگوي هندوستان، در نيمه دوم قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجري است. او در مثنويسرايي تابع نظامي گنجوي است. يكي از مثنويهاي اميرخسرو كه به تقليد از «هفت پيكر» نظامي سروده منظومه «هشت بهشت» است. او در تدوين حكايات «هشت بهشت» به كتاب «جواهر الأسمار» عماد بن محمد الثغري نظر داشته است. اميرخسرو چند حكايت «هشت بهشت» را از كتاب «جواهر الأسمار» عيناً نقل كرده و حتي در بخشهاي زيادي از متن «هشت بهشت»، عبارات و جملات اين اثر را وام گرفته و اقتباس كرده است. كتاب «جواهر الأسمار» مشتمل بر يكصد حكايت است كه طي پنجاه و دو شب از زبان طوطي بازگو ميشود تا زن جوان بازرگاني را از خيانت به شوهر باز دارد. اكثر حكايات و افسانههاي «جواهر الأسمار» و «هشت بهشت» بر مكر زنان استوار است. بخشي از درونمايه حكايات هر دو اثر پيمانشكني زنان و تظاهر آنان به ستر و صلاح است. با توجه به اينكه كتاب «جواهر الأسمار» يكي از مهمترين الگوهاي كار اميرخسرو در «هشت بهشت» بوده و اينكه هر دو اثر در هند تدوين شده اند وجوه مشترك بسياري با هم دارند. مقاله حاضر ميكوشد به بررسي مضامين مشترك هر دو اثر غنايي بپردازد.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات تطبيقي