بررسي تطبيقي شعر «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» از فروغ فرخزاد با شعر «سرزمين هرز» از تي. اس. اليوت

اشعار «سرزمين هرز» تي. اس. اليوت و « ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد اگرچه به لحاظ صوري متفاوت به نظر مي‌رسد؛ امّا در باطن داراي بنياني هم‌بسته‌اند كه حاصل تشابه ديدگاه ­هاي انسان­ گراي مدرن هر دو شاعراست. هدف در اين پژوهش بررسي تطبيقي اين دو شعر در راستاي اثبات تأثيرپذيري فروغ فرخزاد از تي. اس. اليوت است. پژوهش حاضر با تكيه بر روش توصيفي- تحليلي و با بهره­ گيري از يادداشت ­برداري كتابخانه ­اي در پي رسيدن به هدف اصلي اين تحقيق است. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه هر دو شعر از شيوة آغاز و پايان­ بندي يكساني برخوردارند. اين اشعار متوني پاره پاره و خرد ­شده اند كه در ظاهر انسجامي ندارند؛ ولي وجود ساختارِ به ظاهر نامرتبط و تصاوير شكسته در اين اشعار يك استراتژي هدفمند براي القاي تشويش انسان مدرن و درهم­شكستگي اجتماع انسان­ها در روزگار شاعر است. تلميحات از مهمترين اشكال بينامتن يت ضمني در اين اشعار است كه نشان مي­دهد هر دو شاعر ، شعر خويش را تبديل به فضايي كرده ­اند كه در آن انواع مفاهيم و تصاوير از ادبيات كلاسيك و متون مذهبي ريشه گرفته­ و در راستاي انتقاد از انسان مدرن نمود يافته­است.در هر دو شعر تلفيق هر تصوير با تصاوير ديگر و در سرتاسر شعر معناساز شده ­است­.مشابهت افكار و اشتراك تصويرپردازي آن­ها در هر دو شعر مبين وحدت نيازهاي انسان مدرن و همساني معضلات و مسائل زندگي در عصر حاضر است.