عنوان مقاله :
فمينيسم در مجموعه داستان " خيمه شب بازي" محمد صادق چوبك
پديد آورندگان :
هاشمي، نجمه دانشگاه آزاد اسلامي - واحد تهران جنوب , شعبانلو، عليرضا پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - گروه زبان و ادبيات فارسي , فرزاد، عبدالحسين پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
نقد , ادبيات داستاني , فمينيسم اجتماعي , خيمه شب بازي , محمد صادق چوبك
چكيده فارسي :
فمينيسم بعنوان يك جنبش اجتماعي، از يك سو ريشه در نگاه جديد غرب به انسان و تعريف مردانه از آن دارد و از سويي ديگر تهاجم به حرمت، كرامت و حقوق دنيوي زنان پس از رنسانس بويژه در قرن پانزدهم تا هجدهم ميلادي است.ارتباط ايران با جهان غرب و آشنايي آنان با وضعيت فرهنگي – اجتماعي متفاوت زنان در اروپا و آمريكا و بوجود آمدن ديدگاه هاي روشنفكري درباره زنان، مهمترين زمينه هاي شكل گيري جريان فمينيسم در ايران را فراهم ساخت. نويسندگان در اين دوره بدنبال آشكار ساختن اين واقعيت بودند كه وضع زنان جامعه چيزي متفاوت از وضع خوشايند زنان اروپايي استو تصوير زندگي و جايگاه زنان اروپايي و غربي براي آنها بيشتر شبيه يك رويا بود تا واقعيت. محمدصادق چوبك نيز بعنوان نويسنده متهد آن روزگار به جاي پرداختن به جهان ايده آل فمينيست هاي تند رو يا كند رو، به بيان واقعيت هاي موجود در جامعه مي پرداخت و جايگاه واقعي زنان را ترسيم مي كرد. زنان در داستان هاي مجمعه ي خيمه شب بازي چوبك زناني از طبقه روشنفكر و تحصيل كرده و يا داراي پست و منصب هاي حساس نيستند بلكه زناني واقعي و متعلق به قشر پايين و متوسط جامعه هستند كه اغلب ناچارند براي تأمين مايحتاج زندگي يا در خانه ارباب كلفتي كنند و يا در رخت شورخانه ها و مردشورخانه ها و فاحشه خانه ها براي اندك درآمدي هر دوز و كلكي را دستاويز خود سازند.
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي- دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج