تحليل جنگ داخلي سوريه بر مبناي نظريه مجموعه امنيت منطقه‌اي

به دنبال تحولات در برخي كشورهاي عربي كه نام بهار عربي را به خود گرفت و دومينو وار پيش رفت، اين دومينو به سوريه هم سرايت كرد. امروزه سوريه تجربه‌گر شرايطى است كه استعداد تبديل شدن به يك واقعيت روزمره در ديگر سرزمين­هاى منطقه را به شدت دارا است. ناتوانى دولت مركزى براى تأمين امنيت مرزها و نظم داخلى، يكه تازى جنگ جويان مسلح غيربومى در گستره كشور، مبارزه گروه‌هاى متعدد نظامى با يكديگر و دولت مركزى، دخالت مستقيم و غيرمستقيم كشورهاى منطقه بدلايل گوناگون در روند حيات در سرزمين سوريه و دخالت همه جانبه قدرت‌هاى بزرگ براى شكل دادن به جنگ داخلى قوام يافته جزو لاينفك و انكارناپذير اوضاع در سوريه است. در دنياي پيچيده كنوني تدوين استراتژي‌ها و پيش‌بيني تحولات آينده از ضرورت‌هايي است كه دولت‌ها براي تأمين امنيت به آن نيازمند هستند. به كارگيري استراتژي مناسب و مطلوب در جهت كم كردن تنش‌ها از جمله ضرورت­‌هايي است كه اهميت فراواني براي اثرگذاري و تعامل سازنده و مؤثر با كشورهاي منطقه دارد. كشورهاي منطقه خاورميانه با توجه به شرايط داخلي و با توجه به ساختار نظام بين‌الملل با يك ناامني فراگير و همه جانبه دست به گريبان هستند. اين گونه كشورها نمي‌توانند در بعد امنيتي از تأثير نظام بين‌الملل بر سمت‌گيري‌ها و سياست‌هاي خارجي خود چشم پوشي كنند. از اين رو با توجه به جايگاه و اهميت و نيز ادعاي اين نظريه در تبيين تحولات امنيتي در جهان پس از جنگ سرد در اين مقاله درصدد هستيم كه از اين نظريه براي تحليل بحران سوريه در خاورميانه استفاده نماييم.