بررسي تطبيقي راهبرد دولت اوباما و ترامپ در قبال خاورميانه

يكي از حوزه هاي تغيير در سياست خارجي آمريكا مربوط به فضاي خاورميانه مي باشد. به اين ترتيب خاورميانه از اهميت ويژه اي در ادراك و رهيافت راهبرد شناسان آمريكا برخوردار است. معنا و مفهوم اين اهميت آن است كه بخش قابل توجهي از حوزه منافع و امنيت ملي آمريكا مربوط به خاورميانه مي باشد.در اين ارتباط، با پيروزي اوباما در نوامبر 2008 رويكرد جديدي از سوي آمريكا در قبال خاورميانه تعريف شد. در راهبرد جديد اوباما بر ضرورت تغيير راهبرد از خاورميانه در راستاي منافع ملي تاكيد شد، به معني كه منافع آمريكا اجازه نمي داد تا بر رويكردهاي واشنگتن در خاورميانه تاكيد شود. اين مسئله منجر به فاصله گيري معنا دار واشنگتن از خاورميانه به ويژه واگرايي با محافل عربي و تل آويو شد. اما با پيروزي ترامپ در نوامبر 2016 بار ديگر رويكرد آمريكا در بازگشتي معنا دار بر خاورميانه متمركز شد. به اين معني كه رويكرد ترامپ باعث نزديكي واشنگتن به خاورميانه در راستاي منافع ملي شده است. با عنايت به موضوع، پژوهش حاضر عهده دار پاسخ به اين پرسش است كه: سياست و راهبرد دولت اوباما و ترامپ در قبال خاورميانه داراي چه سمت سوهايي بوده است؟ فرضيه اي كه در پاسخ به اين پرسش مورد سنجش و آزمون قرار مي گيرد آن است كه: سياست و رويكرد اوباما به جهت در نظر گرفتن منافع ملي آمريكا بجاي خاورميانه به حوزه هاي چون انرژي نفت شل و مهار چين و توجه به ايران متمركز شد كه موجب واگرايي معنادار خاورميانه با ايالات متحده آمريكا گرديد،اما اين سياست با پيروزي ترامپ موجب همگرايي آمريكا با محافل عربي و تل آويو و تعقيب سياست تقابلي با ايران گرديد.