شماره ركورد :
1161475
عنوان مقاله :
ارتباط وجودشناسي، جوهرشناسي و الهيات در فلسفۀ ارسطو و بررسي تفاسير جديد آن
پديد آورندگان :
اسعدي ، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - دانشكدۀ حقوق، الهيات و علوم سياسي - گروه فلسفه , فتحي ، حسن دانشگاه تبريز - دانشكدۀ ادبيات و زبان‌هاي خارجي - گروه فلسفه
از صفحه :
297
تا صفحه :
315
كليدواژه :
الهيات , جوهر (اوسيا) , فعل (انرگيا) , قوِّه (دوناميس) , موجود (اُن)
چكيده فارسي :
چيستي موضوع فلسفه از زمان ارسطو محل بحث بوده و در مقاطع بعدي تاريخ حكمت مشاء نيز استمرار داشته است. چنانكه اختلاف دو چهرۀ برجسته مشاء جهان اسلام يعني ابن‌سينا و ابن‌رشد در اين زمينه به‌روشني مشهود است. اين بحث در نيمۀ دوم سدۀ بيستم به‌ويژه در ارسطوپژوهي حوزۀ آلماني‌زبان از نو گشوده شد كه آيا نزد ارسطو، تنها يك علم فلسفي نخستين وجود دارد، كه به دو نام  الهيات و وجودشناسي يا جوهرشناسي ناميده مي‌شود، يا اينكه آنها هر دو در كنار هم هستند و اگر اين‌گونه است نسبت آنها با يكديگر چگونه است. در اين مقاله با مروري بر نظر ارسطوپژوهان جديد در مورد مسئلۀ بالا، به اين نتيجه مي‌رسيم كه الهيات تحقق نهايي جوهرشناسي است. به اين معنا، ما از الهيات به‌عنوان «سنگ بناي» نظريۀ فلسفي در معناي جوهرشناسي ياد مي‌كنيم. خط فكري مذكور متضمن اين مطلب است كه مفاهيم بنيادين بسط‌يافته در جوهرشناسي ارسطويي نيازمند يك الهيات هستند و خداوند، در عين‌حال به‌عنوان علت ماسوي كه يكي از «اصول و علل» است، يك «طبيعت خاص» هم محسوب مي‌شود. با چنين فرضي، شخصي كه بر طبق كتاب گاما، به‌عنوان يك جوهرشناس، در جست‌وجوي علل و اصول اوسيا است، در عين‌حال يك الهيدان هم خواهد بود.
عنوان نشريه :
فلسفه دين
عنوان نشريه :
فلسفه دين
لينک به اين مدرک :
بازگشت