عنوان مقاله :
تبيين مؤلفه هاي عدالت آموزشي و تحليل انتقادي جايگاه آن در گفتمان هاي ايدئولوژيك سازي و سازندگي
پديد آورندگان :
اكبرزاده، فهيمه دانشگاه خوارزمي , قائدي، يحيي دانشگاه خوارزمي - گروه فلسفه ي تعليم و تربيت , صالحي، اكبر دانشگاه خوارزمي - گروه فلسفه ي تعليم و تربيت
كليدواژه :
عدالت آموزشي , گفتمان , ايدئولوژ يك سازي , سازندگي , تحليل گفتمان انتقادي
چكيده فارسي :
مقاله حاضر، با هدف تحليل و نقد مؤلفه هاي عدالت آموزشي در گفتمان هاي بعد از انقلاب اسلامي با تأكيد بر گفتمان
ايدئولوژيك سازي و سازندگي، نگاشته شده است. به همين منظور، برخي بيانات مستقيم دولتمردان و برخي متون و
مصوبات دولتي و آموزشي در دو دوره مذكور با روش تحليل گفتمان انتقادي نورمن فركلاف، مورد تحليل و نقد قرار
گرفت. آن گونه كه از تحليل و تفسير متون برآمد، گفتمانهاي مذكور اگرچه پيرامون مقوله عدالت آموزشي، مواضع
سياسي و ارزشي بعضا ا متفاوتي داشته اند، اما با نظر به تحليل متني و فرامتني، بيش از هر چيز بر اساس مقوله نياز و
در بعُد عدالت كمي عمل نموده اند. كمبود بودجه، حفظ روابط سلسله مراتبي ، تمركزگرايي، ابهام و تضاد در نظر و عمل،
ضعف در بهره گيري كاركردگرايانه از دين در كنار ديگر افكار، ناآرامي هاي داخلي و خارجي، تعاملات محدود داخلي و
خارجي، محافظهكاري، غالب بودن و ارجح بودن مواضع فكري و ارزشي مراجع بالادستي نظام و به عنوان مهم ترين عامل
و مانع نسبت به ديگر موارد، از جمله شاخصترين محدوديتهاي درون متني و موانع برون متني در فراهم آوردن الزامات
تحقق عدالت آموزشي خصوصا ا در سطح كيفي است، نشانگر ناهمخواني اهداف و برنامه هاي مطرح شده با مناسبات و
اهداف حقيقي و مدنظر دولت است. نتيجه اين كه اگر ازلحاظ انگيزشي و شناختي در مواضع فكري گروه حاكم به عنوان
منبع اقتدار و سياست گذاري در كليه سطوح، تحولي ايجاد نگردد، تغيير در ديگر سطوح، به عنوان الزاماتي براي تحقق
مؤثر عدالت آموزشي، خصوصا ا در سطح كيفي، ممكن نخواهد گشت.
عنوان نشريه :
فلسفه تربيت