ميزان آشنايي دانش‌آموزان با تحولات بلوغ و رابطه آن با نگرش به آسيب اجتماعي

مقدمه: هدف از اين پژوهش بررسـي ميزان آشنايي دانش‌آموزان با تغيير و تحولات بلوغ و رابطه آن با نگرش به آسيب‌هاي اجتماعي است. روش: در اين تحقيق از روش توصيفي از نوع همبستگي استفاده گرديد. جامعه‌آماري اين تحقيق شامل دانش‌آموزان پسر متوسطه اول شهر داران بود كه يك نمونه صد و پنجاه و دو نفري از بين آنان به روش نمونه‌گيري طبقه‌اي انتخاب گرديد. آشنايي با تحولات بلوغ پسران به كمك پرسشنامه محقق ساخته، آشنايي با تحولات بلوغ و نگرش به آسيب اجتماعي نيز به كمك پرسشنامه آقايي و تيمور تاش اندازه‌گيري شد. روايي و پايايي دو پرسشنامه بوسيله محققان مورد بررسي قرار گرفت و ضريب پايايي پرسشنامه آشنايي با تحولات بلوغ و پرسشنامه نگرش به آسيب اجتماعي به ترتيب هشتاد و پنج صدم و هشتاد صدم گزارش گرديد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از آزمون t، تجزيه و تحليل واريانس، خي دو و ضريب همبستگي پيرسون استفاده گرديد. نتايج: بين ميزان آگاهي دانش‌آموزان بر حسب سن پدر، سن مادر، شغل پدر، شغل مادر، سواد پدر، وضعيت اقتصادي خانواده و نوع زندگي تفاوت معناداري وجود داشت. نتايج ضريب همبستگي پيرسون نيز نشان داد كه همه خرده مقياس‌هاي آشنايي با تحولات بلوغ، همبستگي معناداري با نگرش به آسيب اجتماعي دارند، به اين معني كه هر چه افراد، بيشتر با تحولات بلوغ آشنا شوند، نگرش به آسيب‌هاي اجتماعي در آنان كمتر‌ مي‌شود.بحث و نتيجه‌گيري: لازم است دانش‌آموزان آمـوزش‌هـاي لازم را در رابطـه با تغيير و تحولات دوره بلوغ دريافت كنند زيرا آگاهي دانش‌آموزان از تحولات دوره بلوغ علاوه بر ارتقا سلامت جسمي آنان، باعث جلوگيري از آسيب‌هاي اجتماعي(با توجه به رابطه به‌دست آمده بين آگاهي از تحولات بلوغ و نگرش به آسيب اجتماعي) نيز‌ مي‌شود.