بررسي پربارسازي و تقويت رابطه با تمايز بافتگي و طرحواره‌هاي جنسي مردان و زنان

A study of enhancement and relationship between differentiation and gender schemes of men and women

حاضر بررسي طرحواره هاي ناسازگار اوليه و طرحواره هاي هدف از پژوهش جنسي زنان و مردان در پربار سازي و تقويت رابطه بوده است. روش: مورد استفاده در اين على مقايسه اي بوده و روش نمونه گيري به شكل نمونه گيري شامل تمامي زنان و خوشه اي چند مرحله و همچنين جامعه آماري اين پژوهش مردان 22 منطقه شهر تهران بود كه از بين آنها 115 نفر كه به شيوه نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در اين پژوهش جنسي بم و طرحواره هاي ناسز گار اوليه بونگ بوده عبارتند از پرسشنامه نقش است. يافته ها: بر اساس نتايج آزمون t مستقل در طرحواره انزاوي اجتماعي - بيگانگي بين دو گروه زنان و مردان تفاوت معنادار وجود ندارد. در سابر طرحواره هاي اين حوزه تفاوت معنادار است، يعني گروه وابسته به زنان اين طرحواره هاي جنسي را بيشتر از گروه مردان به كار مي برند. نتيجه گيري: نهايتا بر اساس نتايج حاصل از اين پژوهش ميانگين طرح واره هاي جنسي زنان به طور كاملا معني داري بالاتر از مردان بود. اين مساله نشان مي دهد كه زنان آسيبهاي رواني و شخصيتي به مراتب بيشتري نسبت به مردان دارند. اين تفاوتها در طرحواره هاي جنسي محروميت هيجاني، ايثار، بازداري هيجاني، معيارهاي سرسختانه، استحقاق خويشتن داري خود انضباطي ناكافي و رها شدگي بيشتر از ساير طرحواره ها بود .

The purpose of this study was to investigate the early maladaptive schemas and sexual schemas of women and men in enhancing and enhancing relationships. Method: The method used in this causal comparison and the sampling method was multiple sampling cluster sampling and the statistical population of this study included all women and men in 22 districts of Tehran, among which 115 were cluster sampling Multi-stage selection. The questionnaires used in this study were Bam sexual role questionnaire and Yong's early maladaptive schema. Results: There is no significant difference between the two groups of women and men based on the results of independent T-test in the social-alienation scheme. There is a significant difference in other schemas in this area, that is, the women's affiliated group uses these sexual schemas more than men. Conclusion: Finally, based on the results of this study, the mean of female sexual schemas was significantly higher than that of men. This suggests that women have much more mental and personality trauma than men. These differences in sexual schemas were emotional deprivation, sacrifice, inhibition, excitement, stubborn standards, desirability, inadequate self-discipline / self-discipline, and more abandonment than other schemas.