كاربست نظريه هوش هاي چندگانه گاردنر در آموزش و يادگيري

مقدمه: در چند دهه گذشته كاربرد نظريه هوش هاي چندگانه هوارد گاردنر، برگرفته از جنبش فرانوگرايي، توانسته شرايط پيشرفت مناسبي را در فرآيند يادگيري براي دانش آموزان فراهم كند. اين مسئله افزايش ميزان مشاركت معلمان و خانواده ها در فرآيند آموزش و يادگيري را به دنبال داشته است. هدف: اين مطالعه در پاسخ به اين سئوال ها انجام شد كه، نظريه هوش هاي چندگانه چه ويژگي هايي دارد؟ و كاربرد آن در آموزش و يادگيري دانش آموزان چيست؟ روش: پژوهش حاضر يك مطالعه مروري است كه با استفاده از كليد واژه هاي هوش هاي چندگانه، آموزش، و يادگيري، مقاله هاي پژوهشي فارسي و انگليسي در حوزه آموزش و پرورش و يادگيري در پايگاههاي اينترنتي SID، Noormags، Magiran، Science direct، Springer، PsychoINFO، در يك بازه زماني ده ساله از سال 2005 تا 2015 بررسي گرديدند و در نهايت 30 مقاله فارسي و انگليسي كه در برگيرنده كلمات كليدي بالا بود، بررسي و مورد مقايسه قرار گرفت. يافته ها: نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد كه اهميت نظريه هوش هاي چندگانه در آموزش و يادگيري باعث گسترش راهبردهاي آموزش فعال و افزايش سطح يادگيري نوآموزان و دانش آموزان شده است. همچنين كاربرد اين نظريه به عنوان ابزاري مناسب در برنامه درسي مدارس مورد استفاده قرار گرفته است. نتايج: كاربرد نظريه هوش هاي چندگانه گامي مهم در پرورش استعدادهاي دانش آموزان تلقي شده و توجه به اين حوزه شناختي، توانسته راهبردهاي يادگيري فعال و ارزيابي پويا را در اختيار مربيان و برنامه ريزان آموزشي قرار دهد. بنابراين توصيه مي گردد كه آموزش مبتني بر هوش هاي چندگانه در دستور كار برنامه ريزان آموزشي و معلمان به ويژه در دوره هاي پيش دبستان و دبستان قرار گيرد.