عنوان مقاله :
امكانسنجي مهندسي تمدن نوين اسلامي ازمنظر مدل ارتباطي دين و علم مدرن در انديشه علامه جوادي آملي
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
صادقي، ابراهيم فرهنگستان علوم اسلامي , خاكي قراملكي، محمدرضا فرهنگستان علوم اسلامي
كليدواژه :
تمدن نوين اسلامي , علم مدرن , دين , معرفت علمي , الگوي ارتباطي , علم ديني , ظرفيت تمدني
چكيده فارسي :
ازجمله مسئلههاي كليدي كه درحوزه تمدن سازي، بر پايه آموزههاي اسلامي، نيازمند تحليل و بررسي است، امكان و مطلوبيت تحقق آن ميباشد، در حقيقت پرسش از امكان و مطلوبيت مهندسي تمدن، مستلزم تحليل اركان و مقومات تأسيس يك تمدن ميباشد. در اين ميان دو متغير اساسي كه در اركان مهندسي تمدن اسلامي، نيازمند بررسي و تحليل است، يكي متغير دين، بهعنوان اساس و پايگاه اسلامي كردن تمدن و متغير ديگر، علم بهعنوان ابزار جريان دين در حوزه مهندسي تمدن ميباشد؛ اما مسئلهاي كه نيازمند دقت مضاعف ميباشد، مدل يا الگوي ارتباط ميان اين دو متغير ميباشد،يعني بسياري از انديشمندان تأسيس هر تمدني را از يكسو نيازمند مكتب، دين، معرفت ديني و از سوي ديگر مستلزم علم و معرفت علمي ميدانند، اما در اينكه مكتب و دين با چه الگو و مدل ارتباطي با علوم مدرن و نظريههاي كارشناسي جديد، به دنبال تحقق اهداف تمدن خود ميباشند، دچار اختلاف اساسي ميگردند. درواقع در مهندسي تمدن، اين مدل ارتباطي ميان دين و علوم و بهتبع مدل ارتباطي «معرفت ديني» و «معرفت علمي» است كه تعيين ميكند كه اساساً ما نيازمند به تأسيس يك تمدن جديدي هستيم؟ يا تمدنهاي بشري موجود و ابزارهاي تمدني آن ميتواند اهداف و مطلوبيتهاي ما را محقق كند و نيازي به تأسيس تمدن نميباشد؟ در حقيقت نظريهپردازان حوزه تمدن، در مواجه كلان با ظرفيت موجود تمدني خود و غيريت هاي تمدني ديگر والگويي كه در مواجهه با ابزارها و متغيرهاي درون تمدني خود و برون تمدني ديگري اخذ ميكنند، تعيينكننده است كه آيا ايجاد تمدن نوين اسلامي امري ضروري و ممكن و مطلوب است يا نه؟ يا تحصيل حاصل است؟ به همين روي در اين مقاله يكي نظريههايي كه با دغدغه حداكثري دين و توليد علم ديني، رويكرد تمدن سازي را دنبال ميكند، ميپردازيم، درواقع اين نظريه بر اين باور است كه الگو و مدل ارتباطي كه ميان دين در معناي حداكثري و علم جديد اخذ كرده، توليد علم ديني را امري ممكن و مطلوب تلقي كرده و درنتيجه از اين رهگذر امكان تأسيس تمدن اسلامي ممكن و مطلوب ميداند. بر همين اساس اين مقاله به دنبال تحليل و بررسي نظريه استاد علامه جوادي آملي در تبيين الگوي ارتباطي علم و دين ميباشد، در ادامه با تبيين آسيبهاي نظري و نقادي الگوي ارتباطي نظريه فوق، امكان تحقق تمدن نوين اسلامي مطلوب را از اين رهگذر مورد خدشه قرارميدهد.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين تمدن نوين اسلامي