عنوان مقاله :
تغيير جغرافيا و ساختار صنايع غذايي جهان و ارتقاي جايگاه ايران
عنوان به زبان ديگر :
Changing the geography and Structur of the world food industry and improving the position of Iran
پديد آورندگان :
حسيني، ميرعبداله دكتري اقتصادبين الملل و استاديار موسسه مطالعات و پژوهش هاي بازرگاني , شاهمرادي فرد، منوچهر موسسه پزوهش هاي برنامه ريزي، اقتصاد كشاورزي و توسعه روستايي , رادفر، رامين موسسه پزوهش هاي برنامه ريزي، اقتصاد كشاورزي و توسعه روستايي
كليدواژه :
تغيير جغرافيا , ساختار بازار , قدرت بازاري , شاخص HHI و EGI , صنايع غذايي , ايران و جهان
چكيده فارسي :
چگونگي توزيع و پراكندگي فعاليت هاي توليدي و استقرار واحدها و بنگاه هاي صنعتي در مناطق مختلف به تصميمات اين واحدها براي مكان يابي بستگي دارد. از جمله عوامل مهم موثر بر اين تصميم گيري ها، ساختار بازار است. ساختار بازار يكي از مهم ترين ويژگي هاي هر صنعت براي تحليل وصعين آن به شمار مي رود. براي مطالعه ساختار بازار شاخص هاي مختلفي از جمله تمركز، صرفه هاي مقياس، ورود بنگاه ها و تفاوت كالا وجود دارد. اما، در اين رابطه تمركز جغرافيايي به عنوان يكي از مولفه هاي ساختار بازار، نشانگر توزيع قدرت بازاري مي باشد. هدف پژوهش، اندازه گيري تغييرات ساختار بازار و تمركز جغرافيايي در صنعت غذاي جهان و تحليل عوامل موجد آن در كشورهاي توليدكننده اصلي با استفاده از شاخص هاي هرفيندال- هيرشمن (HHI) و اليسون-گليسر (EGI) براي مقاطع سالانه 2005 و 2013 است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه بيش از نيمي از صنايع كارخانه اي (بر حسب طبقه بندي دو رقمي صنايع كارخانه اي) جهان تمركز جغرافيايي به شدت بالايي دارند، اين در حالي است كه صنعت مواد غذايي با ميزان تمركز جغرافيايي 0.0088- و 0.099- به ترتيب در دو سال 2005 و 2013 داراي بالاترين پراكندگي جغرافيايي و كمترين ميزان تمركز جغرافيايي است. مولفه اصلي كليدي، مزيت ها و امتيازهاي طبيعي موجود در مناطق، دسترسي به مواد اوليه، هزينه حمل و نقل، و همچنين، آثار سرريزها و اثرات داخلي و خارجي تقاضا و دسترسي به بازار در بين واحدهاي توليدي صنايع از مهم ترين دلايل تعيين كننده و موجد تمركز جغرافيايي در صنايع غذايي در مقياس ملي و جهاني محسوب مي شوند.
چكيده لاتين :
Geographical distribution and dispersion of productive activities and industrial enterprises depends on the locational decisions. One of the major factors affecting locational decisions is market structure, one aspect of which is geographical concentration that reflects the distribution of market power. This article is intended to measure the geographical concentration of food industry and to analyze the relevant factors in major producing countries in 2005 and 2013 by using the Herfindahl-Hirshman Index (HHI) and Ellison and Glaeser Index (EGI) index. According to the research findings, more than half of the world manufacturing industries (as per the ISIC, Rev. 3, two-digit classification) have been highly concentrated geographically, while food industry has experienced the most geographical dispersion on the global scale and the least geographical concentration on global scale with geographical concentration of -0.0088 and -0.099 in 2005 and 2013, respectively. Key factors determining the geographical concentration of food industry on the national and global scales include regional natural advantages, primary materials availability, transportation costs, spillovers of domestic and foreign demand, and market access.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اقتصاد صنعتي