شماره ركورد :
1162427
عنوان مقاله :
تحليلي انتقادي بر نظريه «امتناع علم ديني و تمدن‌سازي» با غلبه تفكرتئولوژيك و حوالت تاريخي مدرنيته
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
خاكي قراملكي، محمدرضا فرهنگستان علوم اسلامي
تعداد صفحه :
32
از صفحه :
27
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
58
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
علم ديني , تمدن سازي , تئولوژي , پديدارشناسي , علم تكنولوژي , ايدئولوژي , انتولوژي , الهيات دين
چكيده فارسي :
ازجمله رويكردهاي قابل‌توجه در مخالفت با تمدن سازي و اسلامي سازي علوم، نگاهي است كه با اتكا بر فلسفه پديدار شناختي و رويكرد انتولوژيكي، تلاش مي‌كند الزامات تمدني مدرنيته را امر اجتناب‌ناپذير و حوالت تاريخي دانسته و هرگونه تلاش در اسلامي سازي و بومي كردن علوم جهت مهندسي تمدن اسلامي را محكوم‌به شكست بداند و در حقيقت اين رويكرد بر اين باور است كه اساساً دغدغه و تلاش براي تمدن سازي و اسلامي سازي علوم، ريشه در جريان بومي‌گرايي وهويتگرائي غرب‌ستيز دارد، ازاين‌روي دلايل مخالفت خود را با اين مسئله به موانع دروني و بيروني بازمي‌گرداند. به همين روي مانعيت دروني در امكان و امتناع تمدن سازي و توليد علم ديني را به حاكميت دستگاه تئولوژيكي يعني الهيات در جامعه اسلامي برمي‌گرداند. به اين معنا كه هر دستگاه معرفتي بشر كه واسطه در فهم بشر از متن و حقيقت دين باشد، به دليل ماهيت بشري‌اش، منجر به اعوجاج در فهم ديني و درنتيجه ايدئولوژيك شدن دين مي‌گردد، درحالي‌كه حقيقت دين به دليل ويژگي همچون قدسي بودن، مطلق بودن، فرا تاريخي، عيني نبودن، امري است كه مانع از مقايسه آن با علم و درنتيجه مانع طرح تمدن اسلامي بر محور توليد علوم ديني مي‌گردد. چراكه مواجه ما با دين امري وجودي وانكشافي است. مانعيت بيروني در امتناع، به حوالت تاريخي، اقتضائات ذاتي مدرنيته، يعني علم مدرن و تكنولوژي برمي‌گرداند، كه چنين حوالتي اجازه نمي‌دهد انسان باقدرت و اختيار خود در برابر آن مقابله كند. با توجه به دو دال اساسي نظريه فوق در امتناع مهندسي تمدن اسلامي و توليد علم ديني، بايد گفت اساساً، بدون تفقه جامع در دين و ترسيم هندسه معرفت ديني و تبيين جايگاه الهيات مطلوب، نمي‌توان مواجهه صحيح و مطلوب با متن دين و جريان دينداري در مقياس تمدني و اجماعي داشت، درواقع رابطه وجودي با دين، يك رابطه دروني و فردي است و موجب انزواي دين در متن حيات اجتماعي گشته و به سكولاريسم منجر مي‌گردد. از سوي ديگر چنين خوانشي از الزامات مدرنيته با اصل تكليف و اختيار انسان در جهت تكامل اجتماعي و تمدن سازي سازگاري ندارد، ازاين‌رو با فرض امكان‌پذيري توسعه و تكامل قدرت و اختيار برمحورحق، مسئوليت و تكليف اجتماعي و تمدني جامعه ديني، اين اقتضاء و حوالت تاريخي الزام‌آور و جبرانگارانه را بايستي بشكند و درنتيجه طرح تمدن سازي اسلامي و علم ديني، مطلوب و امكان‌پذير مي‌گردد.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين تمدن نوين اسلامي
فايل PDF :
8193329
لينک به اين مدرک :
بازگشت