عنوان مقاله :
آسيبشناسي اجتماعي حاشيهنشيني كلانشهر تبريز با رويكرد توانمندسازي
عنوان به زبان ديگر :
Problem solving and social pathology of the urban marginalization phenomenon in Tabriz city with the empowerment approach by mixed method
پديد آورندگان :
كريم زاده، حسين دانشگاه تبريز - گروه جغرافيا و برنامه ريزي روستايي , خالقي، عقيل دانشگاه تبريز , ولائي، محمد دانشگاه تبريز
كليدواژه :
حاشيه نشيني , آسيب اجتماعي , توانمندسازي , روش آميخته , تبريز
چكيده فارسي :
تحقيق حاضر به بررسي مسائل و آسيبهاي اجتماعي حاشيهنشيني شهر تبريز با رويكرد توانمندسازي پرداخته است. از لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ ماهيت و روش از نوع توصيفي- تحليلي بوده است. براي جمع آوري دادهها و اطلاعات از مطالعات كتابخانهاي و ميداني و تكنيكهاي روش مشاركتي شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهي و غيره استفاده شده است. قلمرو مكاني تحقيق، مناطق حاشيه نشين كلانشهر تبريز (دوره ايچي، قرباني، سيلاب، حيدرآباد و پاتوق) بوده است. مناطق مورد مطالعه طبق سرشماري سال 1395 داراي 309581 نفر جمعيت بوده است كه براساس فرمول كوكران 383 نفر براي انجام تحقيق به عنوان نمونه آماري انتخاب شده است. انتخاب افراد در محلات به روش تصادفي ساده انجام شد. جهت تجزيه و تحليل دادهها و اطلاعات از مدلسازي معادلات ساختاري استفاده شده است. نتايج نشان داد اكثر خانوادههاي حاشيهنشيني شغل رسمي براي تأمين معاش خود ندارند و چون اين افراد عموماً فاقد مهارت و تخصص و سرمايهگذاري هستند، به مشاغل كاذب و بعضاً مجرمانه مثل دستفروشي، كوپنفروشي، تكديگري، خريدوفروش مواد مخدر و مشروبات الكلي روي ميآورند. وجود خرده فرهنگهاي خاص باعث شده جذب فرهنگهاي شهري نشده و نيز فقر فرهنگي امكان نفوذ در آنها را براي اجراي برنامههاي مختلف اجتماعي همچون بهداشت و تنظيم خانواده و غيره مشكل ميسازد. از عوامل گرايش به اعتياد، فقر، بيكاري، فقدان برنامه صحيح جهت پركردن اوقات فراغت، نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي و در دسترس بودن مواد مخدر را ميتوان نام برد. همچنين نتايج معادلات ساختاري نشان ميدهد «ترك تحصيل به خاطر فقر اقتصادي»، «سطح سواد پايين» و «فقدان مراكز فرهنگي، تفريحي» مهمترين آسيبهاي اجتماعي حاشيهنشيني بوده است. تركيب اين سه عامل آسيبهاي جدي ديگري نظير «اعتياد»، «نبود شغل رسمي» و «اشتغال كاذب» را باعث شده است.
چكيده لاتين :
The present research studies the social problems and problems of marginalization of Tabriz city with the empowerment approach. It is a desirable and descriptive-analytical type in terms of its nature and method and the method is mixed (qualitative then quantitative). In order to achieve the desired result, qualitative data were first collected using participatory method techniques including observation, interview, group discussion, and field notes, the statistical community of which includes informed local people. In the second stage, the structural equation modeling was used to analyze the data of the researcher-made questionnaire from the statistical population (sample size using Cochran formula 383) using simple random sampling. The results show that most of the marginalized families do not have an official job for their livelihoods, and because these people are generally lacking in skills and expertise and investing in false and sometimes criminal practices such as sales, coupons, sales, drug trafficking and alcoholic beverages. The existence of specific subcultures has made it hard to attract urban cultures and make it difficult for cultural poverty to influence their implementation of various social programs, such as health and family planning, and so on.
عنوان نشريه :
توسعه فضاهاي پيراشهري