عنوان مقاله :
نگرشي تئوريك بر تحليل تئوري سيكلي و كارآمدي آن در سياست خارجي
پديد آورندگان :
فرجي ، محمدرضا دانشگاه اردكان - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
استراتژي , سياست خارجي , سيكل بلند , فازهاي سيكل , نقاط عطف
چكيده فارسي :
اصولاً سياست خارجي يكي از كارويژههاي مهم بازيگران در عرصه بينالملل ميباشد، به گونهاي كه نداشتن سياست خارجي صحيح و مناسب منجر به سردرگمي در اهداف و كاركردهاي بازيگران در عرصه بينالملل ميشود. يكي از مفاهيمي كه با سياست خارجي بسيار مرتبط ميباشد و به عنوان يكي از عناصر آن مطرح ميشود، قدرت ميباشد. پژوهش حاضر با مفروض پنداشتن قدرت به عنوان يك ابزار بسيار مهم در ترسيم سياست خارجي و با پذيرش اين واقعيت كه سيستم بينالملل سيكلي ميباشد و چرخههاي متعددي از سيكل را تجربه كرده است، سعي در پاسخ به اين پرسش دارد كه سيكلي بودن سيستم بينالملل و پديدههاي موجود در آن چه تأثيري بر سياست خارجي بازيگران دارد؟ سيكل بلند، نقاط عطف، فازهاي سيكلي و غيرخطي بودن وقايع و پديدهها در نقاط عطف و فازهاي سيكل بلند از مهمترين پارامترهاي سياست خارجي در سيكلهاي سيستم بينالملل ميباشد. بر همين اساس بازيگران سيستم بينالملل با توجه به سيكل موجود به ترسيم استراتژي و سياست خارجي خود ميپردازند و ارتباط بين سياست خارجي با سيكلهاي قدرت يك ارتباط مستقيم و بي واسطه ميباشد به گونهاي كه كارآمدي سياست خارجي كشورها بسيار متأثر از سيكلهاي بلند قدرت و فازهاي مختلف آن، در روابط بينالملل ميباشد.
عنوان نشريه :
سياست جهاني
عنوان نشريه :
سياست جهاني