عنوان مقاله :
حق به شهر در سكونتگاههاي خودانگيخته مطالعه موردي: شهر سنندج، ناحيه منفصل شهري نايسر
پديد آورندگان :
شريفي ، امير دانشگاه شهيد بهشتي , كوزه گر كالجي ، لطفعلي دانشگاه شهيد بهشتي , فني ، زهره دانشگاه شهيد بهشتي , ايراندوست ، كيومرث دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
حق به شهر , شهروندي , سكونتگاههاي خودانگيخته , ناحيه خودانگيخته نايسر
چكيده فارسي :
تا به امروز حق به شهر توانسته است مسير ترقي قابلاعتنايي را سپري نمايد و به مرحله رسميت بخشي و تأثيرگذاري در بسياري از دستور كارها و قوانين و مقررات شهري برسد. يكي از مفاهيم مورد تأكيد حق به شهر موضوع به حاشيه رفتن بخشي از شهر بنا به دلايل جنسي، سني، اعتقادي، نژادي، سياسي و اقتصادي است. درنتيجه حق به شهر ميتواند نگاهي ويژه به موضوع سكونتگاههاي خودانگيخته داشته باشد. اين پژوهش در پي بررسي وضعيت حق به شهر در سكونتگاه نايسر است تا از اين طريق تفاوتهاي حق به شهر در ميان گروههاي مختلف را موردسنجش قرار دهد. بر اين اساس با نگاهي كاربردي به گفتمان حق به شهر بهعنوان يك چهارچوب مدون براي اعتلاي حقهاي گوناگون شهروندان در شهر با روش كتابخانهاي اقدام به مطالعه اسناد مرتبط با حق به شهر نموده و ابعاد و شاخصهاي اساسي اين گفتمان را استخراج و با روش ميداني به بررسي وضعيت حق به شهر پرداخته است. در اين تحقيق از روش تحقيق كمي با محوريت استخراج داده از طريق پرسشنامه استفادهشده است. نتايج تحقيق بيانگر اين است كه ابعاد حق به شهر در هر شش بعد موردمطالعه وضعيت ضعيفي را نشان ميدهد. بااينوجود دو بعد سلامت و فرهنگي وضعيت مطلوبي را به خود اختصاص دادهاند. همچنين در خصوص تأثير متغيرهاي توصيفي پژوهش بر وضعيت حق به شهر ميتوان عنوان نمود كه ازنظر جنسي حق به شهر در ميان مردان، ازنظر درآمدي گروههاي با درآمدهاي بالاتر، ازنظر شغلي گروههاي شاغل در بخش رسمي، ازنظر سني دو گروه سني 25 الي 40 و 40 الي 60 سال و ازنظر سواد نيز افراد با سطح سواد پايينتر بيشترين ميانگينهاي حق به شهر را در ميان جامعه آماري پژوهش نشان ميدهند.