عنوان مقاله :
بازنمود عقلانيت زنانه در افسانههاي ايراني
پديد آورندگان :
طاهري ، قدرت اله دانشگاه شهيد بهشتي , فرشچي ، فاطمه دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
ادبيات عامه , افسانههاي ايراني , كليشههاي جنسيتي , عقلانيت زنانه , زن خردمند
چكيده فارسي :
در فرهنگ مردسالار و رسمي گذشته و تقسيم بندي كليشههاي جنسيتي، عقلانيت همواره امري مردانه بوده است. به همين دليل، تفكر، تصميم گيري و ارائۀ راه حل مشكلات، عموماً به مردان نسبت داده مي شد و درمقابل، زنان افرادي منفعل، وابسته و نظارهگر تعريف ميشدند و اگر براي زنان نقش فعالي در عرصه هاي فرهنگي و سياسي و اجتماعي قائل مي شدند، عموماً جنبۀ منفي يا «مكارانه و دسيسه گرانه» داشته است؛ اما در فرهنگ عامۀ فارسي كه افسانهها به منزلۀ يكي از برجستهترين اشكال ادبي در بطن آن باليده اند كليشۀ مذكور، يعني انتساب عقلانيت به مردان شكسته شده است و در اين افسانهها زناني ظاهر شده و به ايفاي نقش پرداخته اند كه به مدد تدبير (عقلانيت) آنان گره كارها گشوده ميشود. گرهگشاييهاي زنان و دختران را در افسانه ها ميتوان به »عقلانيت زنانه « تعبير كرد. در اين پژوهش، با استفاده از نظريۀ يونگ و در قياس با كهن الگوي «پير فرزانه» زنان خردمند روايت هاي عامۀ ايران را با عنوان كهن الگوي «زن خردمند» نام گذاري كرده ايم. تحقيق حاضر به روش توصيفي تحليلي، به بررسي چگونگي بازنمود عقلانيت زنانه در افسانههاي ايراني پرداخته و نشان داده شده است كه چگونه خلاف باورهاي كليشهاي جهاني كه خود يونگ نيز در تحليل كهن الگوها در دام آنها افتاده است، زنان «عقلانيتي ايجابي» از خود بروز ميدهند و نقشهايي مثبت در راستاي ياريگري به قهرمانان و ساير شخصيتهاي داستاني ايفا ميكنند. اين پژوهش مي تواند الگويي مناسب براي بررسي و كاوش هاي مجدد در فرهنگ هاي ديگر درنظر گرفته شود؛ بدين معنا كه نقش و حضور واقعي زنان در تاريخ فرهنگ ها بازخواني شود تا واقعيت هايي را كه مردسالاري طي هزاره ها سركوب كرده بود، برملا سازد.
عنوان نشريه :
فرهنگ و ادبيات عامه
عنوان نشريه :
فرهنگ و ادبيات عامه