مقايسه‌ي انعطاف‌پذيري شناختي، هم‌جوشي و گسلش شناختي در زنان و مردان متقاضي طلاق

زمينه و هدف: انعطاف‌پذيري شناختي، هم‌جوشي و گسلش شناختي از متغيرهاي مهم و اساسي درزمينه ي باليني و تشخيصي در درمان‌هاي موج سوم روان‌شناسي است. هدف از اين پژوهش مقايسه ي انعطاف‌پذيري شناختي، هم‌جوشي و گسلش شناختي در زنان و مردان متقاضي طلاق است. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع توصيفي، علي مقايسه‌اي است. جامعه آماري، دربرگيرنده‌ي زنان و مردان متقاضي طلاق به دادگستري شهرستان اروميه هستند كه از طريق شعب مختلف دادگاه خانواده به كلينيك‌هاي مشاوره تحت نظارت دادگستري، در بازه زماني پاييز و زمستان 1397 مراجعه كرده‌اند. آزمودني‌ها با استفاده از ملاك‌هاي ورود به پژوهش غربال شدند، سپس 100 نفر (50 نفر زن، 50 نفر مرد) به‌صورت كاملاً تصادفي انتخاب شدند، براي جمع‌آوري داده‌ها همه‌ي آزمودني‌هاي پرسش‌نامه انعطاف‌پذيري شناختي دنيس ندروال پرسشنامه هم‌جوشي شناختي گيلاندرز را تكميل كردند. براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها از آمار توصيفي و واريانس تك راهه استفاده شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد تفاوت معناداري بين انعطاف‌پذيري شناختي در دو جنس مخالف وجود دارد و مردها نسبت به زنان انعطاف‌پذيري بيشتري دارند(0/05 p)، ولي بين متغير هم‌جوشي و گسلش شناختي ميان دو جنس تفاوتي وجود ندارد. نتيجه گيري: نتايج به‌دست‌آمده را مي‌توان در كاربست باليني و درماني موردتوجه قرار داده و همجوشي شناختي و گسلش شناختي از متغيرهاي مهم در روابط زوجين است كه مي‌توان براي ارتقا و بهبود تعارضات زناشويي به كار گرفت.