ارائه مدل رابطه مديريت مالكيت فكري با تجاري‌سازي آموزش عالي

بدون عنوان

پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رابطه مديريت مالكيت فكري با تجاري‌سازي آموزش عالي از طريق روش آميخته اكتشافي انجام گرفت. جامعه آماري در بخش كيفي، گروهي از اساتيد دانشگاه‌هاي صنعتي برتر كشور در سال 1397 به تعداد 25 نفر بودند. در اين بخش از روش نمونه‌گيري هدفمند با در نظر گرفتن قانون اشباع نظري استفاده شد. داده ها در بخش كيفي از طريق اجراي مصاحبه هاي نيمه‌ساختاريافته گردآوري شد. براي تحليل داده هاي كيفي، از تحليل محتوا استفاده شد. در اين طرح مراحل تحليل داده هاي كيفي گردآوري شده، در دو مرحله كدگذاري باز و كدگذاري محوري انجام شد. يافته هاي بخش كيفي به شناسايي شش مؤلفه زمينه‌اي؛ ساختاري؛ محتوايي؛ سياسي و قوانين؛ فرهنگ سازماني؛ و نگرش و انگيزش اساتيد منجر شد. در بخش كمي كليه اعضاء هيئت علمي استاديار به بالا در دانشگاه هاي صنعتي كشور و دست‌اندركاران دفاتر ارتباط‌ با صنعت (مديران و كارشناسان) به تعداد 1525 نفر تشكيل دادند. با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه‌اي و بر اساس فرمول كوكران تعداد 306 نفر به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. روايي هر دو پرسشنامه محقق‌ساخته مديريت مالكيت فكري و تجاري‌‌سازي آموزش عالي به صورت محتوايي و سازه تأييد شد. پايايي پرسشنامه ها نيز از طريق ضريب آلفاي كرونباخ 92/0 برآورد و مورد تأييد قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم‌افزار Spss و Smart Pls تجزيه وتحليل شد. يافته هاي بخش كمي نشان داد مديريت مالكيت فكري در شش مؤلفه زمينه‌اي، ساختاري، محتوايي، سياسي و قوانين، فرهنگ سازماني و نگرش و انگيزش اساتيد بر تجاري‌سازي آموزش عالي تأثيرگذار است. علاوه براين، مدل تأثير مديريت مالكيت فكري بر تجاري‌سازي آموزش عالي از برازش قوي برخوردار مي باشد.

فاقدچكيده