شماره ركورد :
1165387
عنوان مقاله :
تأثير آموزش اختصاصي‌سازي خاطرات (MEST) بر مكانيسم‌هاي زيربنايي كليت‌گرايي افراطي حافظه‌ي سرگذشتي در بيماران افسرده‌ي داراي تجربه‌ي تروماي كودكي
پديد آورندگان :
ارجمند نيا ، علي‌اكبر دانشگاه تهران - دانشكده‌ي روان‌شناسي - گروه روان‌شناسي و آموزش كودكان استثنايي , نامجو ، سارا دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرمانشاه - گروه روان‌شناسي باليني
از صفحه :
442
تا صفحه :
456
كليدواژه :
درمان اختصاصي سازي خاطرات , حافظه‌ي سرگذشتي , افسردگي , تروماي دوره‌ي كودكي
چكيده فارسي :
مقدمه: كليت‌گرايي افراطي حافظه‌ي سرگذشتي يك عامل آسيب‌زاي پايدار در افسردگي است كه با تفكر نشخواري، اجتناب كاركردي و كنترل اجرايي پاتولوژيك همبسته است. افسردگي، از جمله مشكلات ناتوان‌ كننده‌ي حيطه‌ي بهداشت روان است كه تمايل به مزمن شدن و عود دارد. در اين مسير، مطالعه‌ي تاريخچه‌ي زندگي افراد از مهم‌ترين نكاتي است كه در پژوهش‌هاي پيشين ناديده گرفته ‌شده است. هدف پژوهش حاضر، تعيين اثر درمان آموزش اختصاصي‌سازي خاطرات (MEST يا Memory specificity training) بر كليت‌گرايي افراطي حافظه‌ي سرگذشتي و ارتقاي جنبه‌هاي روان‌شناختي مرتبط با بهبود افسردگي با در نظر گرفتن تاريخچه‌ي كودكي افراد بود. روش‌ها: در اين مطالعه، كه در سال‌هاي 93-1392 در مركز شبانه‌روزي حمايت از نوجوانان محروم، وابسته به اداره‌ي بهزيستي استان كرمانشاه انجام شد، از بين 64 فرد افسرده، داراي تجارب تروماتيك دوره‌ي كودكي، 24 نفر با استفاده از مصاحبه‌ي تشخيصي مبتني بر DSM-IV (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-IV) و نتايج مقياس افسردگي Beck، انتخاب و به ‌طور تصادفي به دو گروه اختصاص داده شدند. گروه آزمايش 5 جلسه‌ي هفتگي تحت مداخله قرار گرفتند. گروه شاهد نيز در ليست انتظار قرار گرفته، در 5 جلسه‌ي ملاقات گروهي شركت كردند. پرسش‌نامه‌هاي روان‌شناختي AMT (Autobiographical memory test)، RRS (Ruminative responses scale)، AAQ-II (Acceptance and Action questionnaire-II) و SPSI-R (Social problem-solving inventory-revised) اجرا شد. آزمون‌هاي اندازه‌گيري مكرر، همبستگي Pearson و همبستگي پاره‌اي به كار بسته شدند. يافته‌ها: قبل از اجراي مداخله، ميانگين نمرات افسردگي 4/82 ‏±‏ 27/83 بود كه پس از مداخله، به 6/07 ‏±‏ 17/00 و در پيگيري، به 4/18 ‏±‏ 12/91 تقليل يافت و تغييرات معني‌دار بود (0/01 = P). ميانگين حافظه‌ي سرگذشتي اختصاصي، قبل از مداخله 3/5 بود كه پس از مداخله، به 5/5 و در پيگيري، به 7/0 ارتقا يافت و تغييرات در هر مرحله، معني‌دار بود (0/01 = P براي همه). نتايج، كاهش معني‌دار اجتناب و نشخوار را نيز نسبت به گروه شاهد نشان داد. نتيجه‌گيري: درمان آموزش اختصاصي‌سازي خاطرات قادر است كليت‌گرايي افراطي حافظه‌ي سرگذشتي را كاهش داده، با افزايش حافظه‌ي اختصاصي، به بهبود افسردگي و متغيرهاي روان‌شناختي مرتبط با آن، مانند نشخوار فكري، اجتناب و حل مسأله‌ي اجتنابي بينجامد.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
لينک به اين مدرک :
بازگشت