رويكردهاي اصولي و اخباري در باب مشروعيت حكومت با تأكيد بر آرا وحيد بهبهاني و محمد امين استرآبادي

Usuli and Akhbari's Approaches toward Legitimacy of Government with Emphasized on Behbahani and Astarabadi's Opinions

با غيبت امام دوازدهم (ع) در موضوع شيوه رسيدن به حكم شرعي ميان علماي شيعه اختلاف ايجاد شد. برخي با اعتقاد به كامل بودن دين بر آن بودند كه همه نيازهاي متشرعان در مجموعه سنت و حديث آمده است و در مقابل، عده اي ديگر ضرورت اجتهاد فقيه از حديث را مطرح كردند. اين اختلاف به طور خاص در دوران صفويه خود را بازنماياند و جريان اصولي و اخباري پديد آمد. در اين پژوهش ضمن استفاده از رويكرد پژوهش تطبيقي، در جمع آوري مطالب از روش كتابخانه اي و در فهم و توضيح داده ها از روش مقايسه اي استفاده نوده است. يافته ها نشان مي دهد هر يك از دو جريان اصولي و اخباري در آرا وحيد بهبهاني و محمد امين استرآبادي، به دليل تأكيد يكي بر عقل و ديگري بر نقل، در رويكرد خود به حكومت، رويكرد متفاوتي را دنبال كرده اند.

After the disappearance of the twelfth Imam, disagreement arose among Shiite scholars about how to reach a religious verdict. Some scholars believed that because religion is complete, all needs of the religious people have been referred to in Sunnah and Hadith. On the other hand, some scholars brought about the necessity of Islamic scholars' Ijtihad in Hadith. This disagreement was reflected particularly in the Safavids era and resulted in the appearance of Akhbari and Usuli schools. In this research, as well as using comparative method, library-based method will be used to collect data and comparative method will be applied to understand and explicate those data. Each of these schools' whose ideas are reflected in the thoughts of Vahid Behbahani and Muhammad Amin al-Astarabadi’ s, approaches the issue of government differently since one of them emphasizes wisdom and another narration. We will review these two schools and their approach to government in this research.