عنوان مقاله :
بررسي تأثير بيهوشي عمومي بر زمان پر شدگي مويرگي در بيماران مبتلا به نارسايي احتقاني قلب و مقايسهي آن با گروه شاهد
پديد آورندگان :
گلپرور ، محمد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - مركز تحقيقات بيهوشي و مراقبت هاي ويژه , عباسي ، سعيد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - مركز تحقيقات بيهوشي و مراقبت هاي ويژه , كثيري ، رويا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي - كميتهي تحقيقات دانشجويي
كليدواژه :
زمان پر شدگي مويرگي , نارسايي احتقاني قلب , بيهوشي
چكيده فارسي :
مقدمه: زمان پر شدگي مويرگي به صورت گسترده به عنوان يك روش سريع براي ارزيابي سيستم قلبي- عروقي و تعيين وضعيت گردش خون و توزيع محيطي خون در بيماران به كار ميرود. از سوي ديگر، Cardiac heart failure سندرم كلينيكي پيچيدهاي است كه به علت كاركرد نامناسب بطني ايجاد ميشود و به دنبال آن، هيپرتروفي و اتساع بطني اتفاق ميافتد و كاهش عملكرد قلبي، زمان پر شدگي مويرگي را افزايش ميدهد؛ اما نتايج به دست آمده در اين زمينه، ناهمگون و گاهي متناقض است. از اين رو، مطالعهي حاضر با هدف تعيين تأثير انجام بيهوشي عمومي بر زمان پر شدگي مويرگي در بيماران مبتلا به نارسايي احتقاني قلب و مقايسهي آن با گروه شاهد انجام شد. روشها: طي يك مطالعهي همگروهي آيندهنگر، 50 بيمار مبتلا به نارسايي احتقاني قلب (گروه مورد) و 50 فرد غير مبتلا به بيماري قلبي- عروقي (گروه شاهد) كه كانديداي عمل جراحي انتخابي بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. در هر دو گروه، مدت زمان پر شدگي مويرگي و پارامترهاي هموديناميك در قبل از القاي بيهوشي و 30 دقيقه پس از القاي بيهوشي اندازهگيري و مقايسه گرديد. يافتهها: ميانگين زمان پر شدگي مويرگي در قبل از القاي بيهوشي در دو گروه مورد و شاهد به ترتيب 0/21 ± 0/94 و 0/18 ± 0/76 دقيقه و در گروه مورد، به طور معنيداري بيشتر بود. اين ميانگين در دقيقهي 30 بعد از القاي بيهوشي در دو گروه مورد و شاهد به ترتيب 0/18 ± 0/90 و 0/17 ± 0/81 دقيقه و تفاوت دو گروه معنيدار بود (0/001 P). در قبل از القاي بيهوشي، پارامترهاي هموديناميك در دو گروه اختلاف معنيدار داشت، اما در 30 دقيقهي بعد از عمل، فشار خون سيستول و ضربان قلب در دو گروه متفاوت نبود و تنها فشار خون دياستول اختلاف معنيداري بين دو گروه نشان داد. نتيجهگيري: بيماران مبتلا به نارسايي احتقاني قلب از نظر پارامترهاي هموديناميك با افراد غير مبتلا، متفاوت هستند و لازم است در طي مدت عمل، تيم بيهوشي به وضعيت هموديناميك اين بيماران توجه خاص داشته باشند. ضمن اين كه زمان پر شدگي مويرگي در اين قبيل بيماران، طولانيتر از افراد عادي است. بنا بر اين، ميتوان در مراقبتها و معاينات قبل از عمل، از اين پارامتر نيز به عنوان يك شاخص تعيين كننده در احتمال وجود نارسايي قلبي استفاده نمود.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان