عنوان مقاله :
رابطۀ دستوريشدگي و بينافرديت در تعيين منشأ افعال كمكي وجهنما
پديد آورندگان :
كوه كن ، سپيده دانشگاه تربيتمدرس , ناتس ، يان دانشگاه آنتورپ , گلفام ، ارسلان دانشگاه تربيتمدرس
كليدواژه :
دستوريشدگي , (بينا)فرديت , وجهنمايي , بايستن , زبانهاي ايراني غربي
چكيده فارسي :
نوشتار پيش رو نقش مفاهيم دستوريشدگي و بينافرديت را در تعيين سرچشمه دستهاي افعال كمكي در زبانهاي ايراني بررسي كرده است. عناصر مورد نظر براساس رويكرد ناتس (2005 و پس از آن) مسئول انتقال نقشهاي وجهنماي الزام تكليفي، امكان معرفتي و الزام پويا هستند كه در اينجا به منظور سهولت ارجاع، معادل بايستن درنظر گرفته شدهاند. برمبناي رويكرد سنّتي دستوريشدگي اين عناصر بايد از افعال واژگاني مشتق شده باشند. درحالي كه براساس نظريۀ بينافرديت افعالي با معناي ارادي، ريشه در مفاهيم وجهنما و مقوله هاي هم رده با آن دارند. هردو مفهوم دستوريشدگي سنّتي و اين خوانش از بينافرديت يكسويه و در بسياري از موارد تأييدكنندۀ مسير تاريخي شكلگيريِ افعال كمكيِ وجهنما هستند؛ امّا در گونههاي كهنگي، وفسي، تاتي و سمناني كه افعال كمكي وجهنماي معادل بايستن همريشه با فعل اراديِ معادل خواستن در اين زبانها هستند، اكتفا به دستوريشدگي منجر به نقض بينافرديت و بالعكس، دنبال كردن رويكرد بينافرديت، باعث تخطّي از مسير دستوريشدگي سنّتي ميشود. در پژوهش حاضر، پيشنهاد ميشود كه اين افعال كمكي هيچيك ريشه در افعال ارادي در اين زبانها ندارند؛ بلكه درعوض، هردو گروه، به طور موازي از عنصر سومي در ايراني باستان مشتق شدهاند.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان ها و گويشهاي غرب ايران
عنوان نشريه :
مطالعات زبان ها و گويشهاي غرب ايران