عنوان مقاله :
الگوي مديريت يكپارچه اورژانسهاي پيش بيمارستاني و بيمارستاني در ايران
پديد آورندگان :
جمال محمدي ، علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - گروه مديريت خدمات بهداشتي و درماني , طبيبي ، جمالالدين دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - گروه مديريت خدمات بهداشتي و درماني , رياحي ، ليلا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - گروه مديريت خدمات بهداشتي و درماني , محمودي مجدآبادي فراهاني ، محمود دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - گروه مديريت خدمات بهداشتي و درماني
كليدواژه :
مديريت يكپارچه , اورژانس پيش بيمارستاني , اورژانس بيمارستاني
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: نياز به خدمات فوريتهاي پزشكي چون سايه اي همراه انسانها است و ممكن است براي هر فردي با هر شرايطي اتفاق بيافتد. سيستمهاي مربوط به خدمات مراقبتهاي اورژانس در كشورهاي مختلف كاملا متفاوت و بسيار پيچيده و پراكنده، داراي مشوقهاي مالي نادرست و زمانهاي انتظار در حال افزايش بوده و از مهمترين چالشهاي اورژانس است. در اين ارتباط با شناخت نظام اورژانسهاي پيش بيمارستاني و بيمارستاني در كشورهاي جهان و ايران، عوامل مرتبط با مديريت يكپارچه اورژانسهاي پيش بيمارستاني و بيمارستاني تعيين و راهكارهايي براي زمينه سازي ارائه الگويي مديريتي ارائه ميگردد. روشها: پژوهش حاضر براساس ماهيت، اكتشافي، توصيفي و تطبيقي و از ديدگاه طبقه بندي، برمبناي هدف، مروري، كاربردي و تحليلي ميباشد. كشورهاي توسعه يافته در قسمت هاي مختلف دنيا برمبناي دارا بودن الگوهاي قابل قبول ارائه خدمت و در دسترس بودن اطلاعات انتخاب شدند. براساس نتايج مطالعات تطبيقي، الگوي مفهومي طراحي شده و در اولين مرحله، براي دستيابي به آگاهي در زمينه مؤلفه هاي الگوي مديريت يكپارچه اورژانس، 5 مؤلفه شامل سياستگزاري، مديريت اورژانس، ساختار، تامين مالي و كنترل شناسايي گرديد. در نهايت از آزمون فريدمن و تحليل عاملي اكتشافي و تاييدي استفاده گرديد. براي معتبرسازي مدل مفهومي پيشنهادي پژوهش به روش تعيين اعتبار محتوايي و از طريق قضاوت چند تن از متخصصان و صاحبنظران اورژانسهاي پيش بيمارستاني و بيمارستاني اقدام شد. در اين پژوهش براي متغيرهاي كمي، ميانگين، انحراف معيار و دامنه و براي متغيرهاي كيفي، فراواني و درصد، محاسبه و ارائه گرديد. يافتهها: به منظور تحليل عاملي اكتشافي و براي بررسي روايي سازه اي، معيارها در عوامل مرتبط بارگذاري شدند و مقادير KMO براي هر يك از عوامل استخراجي بالاتر از 0.6 به دست آمد. درصد واريانس بيان شده براي عوامل استخراجي بين 38.78 تا 54.26 محاسبه شد. به علاوه نتايج آزمون بارتلت نيز كفايت تحليل عاملي اكتشافي را براي همه عوامل استخراجي تاييد نمود. همچنين بارهاي عاملي بالاتر از 0.3 كه نيز در اغلب آيتمهاي اين عامل مشاهده شد حفظ اين آيتمها را تاييد نمود ولي در برخي موارد مقادير بارهاي عاملي كمتر از 0.3 به دست آمد كه اين موارد كانديداي حذف شدند و پس از بررسي حذف گرديدند و همانطور كه انتظار ميرفت وجود مؤلفه هاي پنج گانه برآمده از متغيرهاي تحقيق را تأييد نمود. ضمناً مقادير حاصل گوياي آن بود كه اولاً ميزان اشتراك متغيرها و همبستگي متغيرها با مؤلفه مربوط به اندازه كافي برازش شده اند و ثانياً بين هر متغير با مؤلفه مربوط همبستگي مطلوبي وجود دارد. نتيجهگيري: به منظور تامين انتظارات بيماران نيازمند مراقبت اورژانس، نياز به اصلاح خدمات اورژانس داريم و اين اقدام نيازمند سازماندهي مجدد اورژانسهاي پيش بيمارستاني و ارتقاي بخش اورژانس در داخل بيمارستان با بكارگيري رويكردهايي موثر بر بهبود خدمات در اورژانسهاي پيش بيمارستاني و بيمارستاني در كشور ايران در قالب مديريتي يكپارچه ميباشد.
عنوان نشريه :
نشريه دانشگاه علوم پزشكي البرز
عنوان نشريه :
نشريه دانشگاه علوم پزشكي البرز