مقايسه هيجان طلبي و رفتارهاي پر خطر در كودكان و نوجوانان بزهكار و عادي

زمينه و هدف: هيجانات انسان گاهاً بر تصميمات انسان تأثير گذاشته و باعث بروز رفتارهايي از جانب او مي‌گردد. هيجانات به صورت مثبت و منفي نمود پيدا مي‌كند و برخي از اين اشكال منفي در قالب بزهكاري نمايانگر مي‌شوند. هدف از اين مطالعه تعيين و مقايسه هيجان طلبي و رفتارهاي پر خطر در كودكان و نوجوانان بزهكار و عادي بود. روش بررسي: اين مطالعه يك پژوهش توصيفي‌ـ تحليلي، از نوع مقايسه‌اي است كه در سال 1397 بر روي 160 نفر از كودكان و نوجوانان مراكز نگهداري سازمان بهزيستي، كانون اصلاح تربيت و مدارس شهر ياسوج در دو گروه80 نفره(مورد، شاهد)، به روش نمونه‌گيري در دسترس مبتني بر هدف انتخاب و با پرسشنامه‌هاي دموگرافيك و هيجان‌طلبي كودكان و نوجوانان روسو مورد ارزيابي قرار گرفتند. با توجه به اين كه مي‌بايست گروه شاهد با گروه آزمودني همتا مي‌بودند، بنابراين، گروه كنترل از ميان دانش‌آموزان راهنمايي و دبيرستان حاشيه شهر ياسوج به صورت تصادفي خوشه‌اي انتخاب گرديدند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌هاي آماري همبستگي اسپيرمن، آناليز واريانس و آزمون خي تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ها: نتايج اين مطالعه نشان داد كه بيشترين بزه كودكان و نوجوانان به ترتيب سرقت با 41.2 درصد، نزاع و درگيري با 32.6 درصد و ساير بزه‌ها 26.2 درصد بودند. هم‌چنين در اين مطالعه، اختلاف معني‌داري بين هيجان طلبي كودكان و نوجوانان بزهكار با كودكان عادي مشاهده شد(P 0/05) و بين مؤلفه‌هاي هيجان‌طلبي يعني هيجان‌زدگي، ماجراجويي و بازداري‌زدايي اجتماعي، كودكان و نوجوانان بزهكار و عادي رابطه معني‌داري(P 0/05) وجود داشت. نتيجه‌گيري: با توجه به اين كه در اين مطالعه مشخص شد كه هيجان‌طلبي كودكان و نوجوانان بزهكار و عادي و مؤلفه‌هاي مرتبط (ماجراجويي و بازداري‌زدايي اجتماعي)، رابطه مثبت و معني‌داري دارند، لذا آموزش مهارت‌هاي زندگي براي كودكان، نوجوانان و ايجاد بسترهاي مناسب، جهت تخليه هيجاني آنان به وسيله مربيان و متوليان جامعه توصيه مي‌شود.