شماره ركورد :
1166680
عنوان مقاله :
مقايسۀ عاشقانه‌هاي حماسي و غنايي (با تكيه بر «زال و رودابه»، «رستم و تهمينه» و «بيژن و منيژۀ» شاهنامۀ فردوسي و «خسرو شيرين» و «ليلي و مجنون» نظامي)
پديد آورندگان :
علي اكبرزاده زهتاب ، مرجان دانشگاه آزاد اسلامي واحد ورامين پيشوا - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
115
تا صفحه :
133
كليدواژه :
عشق , عاشق , معشوق , ادب غنايي , ادب حماسي
چكيده فارسي :
مقالۀ حاضر، برآن است، عاشقانه‌هاي ادب حماسي و غنايي را با استناد به شواهد مثال شعري بكاود و تفاوتهاي اين دو را برشمارده، تحليل كند. مهمترين پرسش پيش روي، اين است كه: با توجه به تفاوتهاي سبك خراساني و عراقي، عاشقانه‌هاي حماسي- به عنوان يكي از نمودهاي سبك خراساني-(«زال و رودابه»، «رستم و تهمينه»، «بيژن و منيژۀ» شاهنامه) با عاشقانه‌هاي غنايي- به عنوان يكي از نمودهاي سبك عراقي-(«خسرو شيرين» و «ليلي و مجنون» نظامي) داراي چه وجوه تفاوتي است؟ يافته‌هاي تحليلي اين پژوهش چنين است: عشق در عاشقانه‌هاي حماسي، امري حاشيه‌اي به شمار ميرود و در كنار دلاوريها معنا مييابد، اما عشق در عاشقانه‌هاي غنايي، هستۀ اصلي داستان و امري زيربنايي است. عاشق، در عشقهاي حماسي، با وجود عشق، همچنان ابهت و غرور خود را حفظ كرده، آن را فداي معشوق نميكند، اما عاشق در عشقهاي غنايي، خاكسار، دردمند و نالان است. زنان به عنوان معشوق در عاشقانه‌هاي حماسي، پيشرو در عشق، فعّال و جسورند، اما در عاشقانه‌هاي غنايي، منفعل و تاثير‌پذيرند. وصف زيبايي يار در عاشقانه‌هاي حماسي، مختصر، ملموس و زميني است، ولي در عاشقانه‌هاي غنايي، بسيار مفصّل، لطيف، خيال‌انگيز و فرازميني. توصيف طبيعت نيز در عاشقانه‌هاي حماسي، كوتاه، ملموس و زميني، اما در عاشقانه‌هاي غنايي، بسيار طولاني، خيال‌انگيز و فرازميني است.
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت