شماره ركورد :
1166749
عنوان مقاله :
امكان‌سنجي كاربست نظريه استعاره مفهومي در تحليل مسائل اصول فقه
پديد آورندگان :
نظري توكلي ، سعيد دانشگاه تهران , جهاندوست دالنجان ، مسعود دانشگاه تهران
از صفحه :
141
تا صفحه :
162
كليدواژه :
استعاره , استعاره مفهومي , اصول فقه , تغيير احكام
چكيده فارسي :
از نظر عالمان اصول فقه، احكام الهي نزد خداوند اموري ثابت و واقعي‌اند و احكام استنباط شده توسط فقيهان، ظاهري‌اند و در فرض ناسازگاري با آن احكام واقعي، تغييري در آن‌ها ايجاد نمي‌كنند. با اين وجود، اين پرسش مطرح است كه چه عاملي سبب مي‌شود تا فقها در موضوع‌هاي يكسان و با مراجعه به منابع مشابه، احكام متفاوتي استنباط كنند؟ هرچند بيشتر پاسخ‌ها به اين پرسش ناظر به تأثير زمان و مكان و تغيير موضوع‌هاي احكام است، اما به نظر مي‌رسد يكي از اسباب اثرگذار در تغيير احكام شرعي، اختلاف در دستگاه «استعارهنظريه» است. بر اساس دستاوردهاي زبان‌شناسانِ شناخت‌گراي معاصر، فرآيند تفكر انسان، ماهيتي استعاري داشته، بيشتر استعاره‌هاي زباني، معلول وجود استعاره‌ها در ساختار مفهومي ذهن انسان است. بر اين اساس، تمامي مفاهيم انتزاعي به واسطه فرآيند تجسم سازي از يك امر شناخته‌شده و عيني، مفهومي مي‌شوند. يافته‌هاي پژوهش حاضر كه به روش تحليلي – توصيفي و به استناد منابع كتابخانه‌اي انجام شده است، نشان مي‌دهد اختلاف در احكام، ناشي از اختلاف در نظريه‌هاي اصولي است و اختلاف در نظريه‌هاي اصولي، برآمده از دگرديسي در استعاره‌هاي پشتيبان و دروني اين نظريات است. براي نمونه، دو استعاره «عبد و مولا» و «قانون‌گذار و قانون پذير» كه در طول زمان و بر اساس مفهوم انتزاعي «تكليف» به عنوان مهم‌ترين و تأثيرگذارترين مفهوم انتزاعي موجود در اصول فقه شكل گرفته‌اند، سبب ايجاد نظريه‌هاي مختلفي در اين علم شده و به دنبال آن بر استنباط فقيه از منابع فقهي (كتاب و سنت) نيز اثرگذار بوده است.
عنوان نشريه :
فقه و اصول
عنوان نشريه :
فقه و اصول
لينک به اين مدرک :
بازگشت