عنوان مقاله :
طبيعت در قصههاي عاميانۀ ايراني از ديدگاه نقد بومگرا
پديد آورندگان :
خراساني ، محبوبه دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد - گروه زبان و ادبيات فارسي , داودي مقدم ، فريده دانشگاه شاهد - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
طبيعت , قصّه عاميانه , نقد بومگرا
چكيده فارسي :
چكيده نقد بومگرا از رويكردهاي نسبتاً جديد در نقد ادبي است كه دو پرسش بزرگ را مطرح ميكند: يكي اينكه محيط زيست و طبيعت در شكلگيري هر اثر ادبي چه نقش يا نقشهايي برعهده دارند و دوم اينكه هر اثر ادبي چه ديدگاه و رويكردي از محيط زيست را نشان ميدهد؟ قصّهها متن مناسبي براي پاسخدادن به اين دو پرسش بزرگ هستند؛ طبيعت چنان در تاروپود قصّههاي عاميانه تنيده شده است كه جزو كنشهاي آغازين قصّه قلمداد ميشود. در پاسخ به پرسش دوم نيز ميتوان گفت انعكاس طبيعت در قصّه، قدسي، جادويي، نجاتبخش، ياريگرانه و همهجاحاضر است، چنانكه تقريباً هيچ قصّهاي از عناصر طبيعت خالي نيست. اگر در ژانرهاي ديگر، حضور طبيعت تلويحي، غيرمستقيم و گذرا و نامعيّن است، مسلماً در قصّهها، محيط زيست امري ثابت و معيّن است و در فرايند روايت نقشي بنيادين دارد. روش تحقيق اين مقاله، تحليل محتواي كيفي از نوع مضموني است كه به خوانش بومگرايانۀ قصّههاي عاميانه ميپردازد و به اين نتيجه رسيده است كه افزون بر جلوۀ طبيعت با دو وجه مقدّس و جادويي در قصّهها، وفور گياهان جادويي و ديگر عناصر طبيعت كه ياريگر قهرمانان ميشوند، چه بهصورت مستقيم و چه بهصورت بهرهدهي و نعمتبخشي، قهرمانان را در صلح و آشتي با طبيعت نگاه ميدارد و قصّهخوان امروزي نيز احترام به طبيعت و پاسداشت آن را وظيفۀ خود ميداند و از اشتياق مخرّبش به تسلط منفي بر طبيعت ميكاهد.