عنوان مقاله :
خوانشي روايتشناسانه از رمان تنگسير صادق چوبك
پديد آورندگان :
فرجي ، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهركرد - گروه زبان و ادبيات فارسي , همتي ، اميرحسين دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهركرد - گروه زبان و ادبيات فارسي , قدوسي ، كامران دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهركرد - استاديار گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
كليد واژهها: صادق چوبك , رمان تنگسير , طرح روايي , تودروف , گريماس
چكيده فارسي :
چكيده يكي از مؤلفههاي مطرح در روايتشناسي، تحليل ساختار و طرح رمان است؛ در اين پژوهش، طرح رمان تنگسير براساس نظريات تودروف و گريماس تحليل شده است. رمان تنگسير براساس زمان خطي داستاني گسترش مييابد و حوادث يكي پس از ديگري براي شخصيت زايرمحمد بهصورت زنجيروار به وجود ميآيند. آغاز داستان وضعيت متعادل برقرار است؛ چون زايرمحمد مردي زحمتكش است كه در بندر دكان جوفروشي دارد، سپس با بروز حادثهاي، اين وضعيت دچار روند تغيير ميشود؛ كريم حاجحمزه و دارودستهاش سرمايه و دارايي وي را به امانت ميگيرند و خرج ميكنند و وضعيت نامتعادل بر رمان حاكم ميشود. بعد از ذكر حادثهها، روايت به وضعيت متعادل سامانيافتهاي ميرسد و پايان مييابد؛ او بعد از كشتن كريم و همپيمانانش از بوشهر فرار ميكند. براساس الگوي گريماس، شناسنده: زايرمحمد، موضوع شناسايي: گرفتن حق خود از ديگران، گيرنده: زايرمحمد و فرستنده: احساس دروني وي، ياريگر: شهرو، آساتور، احساس وي و...؛ مخالف: كريم حاجحمزه، شيخ ابوتراب، محمد گندهرجب و آقا عليكچل هستند. روش پژوهش حاضر از حيث گردآوري دادهها، توصيفي ـ اسنادي و با روش تحليل محتواي كيفي انجام شده است. پس از تحليل عنصر طرح روايي در رمان تنگسير ميتوان گفت ساختار طرح اين رمان با نظريه تودروف و گريماس منطبق است.