شناسايي موانع كليدي مديريت دانش و درس‌آموخته‌ها در سازمان‌هاي پروژه‌محور نظامي

در سازمان‌هاي پروژه‌ محور، ويژگي موقتي بودن پروژه‌ها باعث ضعف حافظه، فراموشي تجارب ارزشمند و درس‌هاي آموخته‌شده از پروژه مي‌شود. با توجه به ساختار و اهداف سازمان‌هاي پروژه‌محور نظامي مي‌توان به نقش حياتي دانش كسب‌شده از پروژه‌ها براي بقاي سازمان پي برد. هدف اين پژوهش شناسايي موانع كليدي مديريت دانش و درس آموخته‌ها در سازمان‌هاي پروژه‌محور نظامي و پاسخ به اين پرسش است كه «موانع كليدي مديريت دانش و درس آموخته‌ها در سازمان‌هاي پروژه‌محور نظامي چيست و اهميت و اولويت اين موانع به چه ترتيبي است؟» جامعه آماري اين پژوهش، 53 نفر از مديران دانش سازمان‌هاي پروژه‌محور نظامي داراي بخش مديريت دانش مستقر در شهر تهران مي باشد كه در حوزه ساخت فعال هستند. شناسايي اين سازمان ها بر اساس سه شاخص پروژه‌محور بودن، داشتن بخش مستقل مديريت دانش و داشتن فعاليت عمراني صورت گرفته است. ابزار اين پژوهش، پرسش‌نامه و مصاحبه ساختاريافته بود. روايي پرسش‌نامه از طريق استادان مديريت نظامي مورد تأييد قرار گرفت و پايايي نيز با محاسبه آلفاي كرونباخ 0.834 به دست آمد. براي تحليل استنباطي داده‌ها از آزمون t تك نمونه‌اي و آزمون فريدمن استفاده شد. آزمون تي نشان داد هر پنج عامل تأثير معناداري داشتند. در بين عوامل محتوايي بيشترين  تأثير را داشت. بعد از آن عوامل سازماني قرار داشت. در نهايت موانع مديريت دانش و درس آموخته‌ها در سازمان‌هاي پروژه‌محور نظامي شناسايي و در 5 بخش طبقه‌بندي‌شده و در نهايت 12 گام در سه لايه‌ براي كاهش و بهبود موانع مديريت دانش و درس آموخته‌ها در سازمان‌هاي پروژه‌محور نظامي ارائه گرديد.