چالش‌هاي اجرايي الزامات استاندارد حسابداري طرح‌هاي مزاياي بازنشستگي

صندوق‌هاي بازنشستگي از اصلي‌ترين بازيگران حوزه تأمين اجتماعي بشمار رفته و اهميت اقتصادي واجتماعي دارند؛ با وجود اهميت گزارشگريمالي صندوق هاي بازنشستگي و انتقادات وارد شده بر استاندارد حسابداري اين نهادها، تاكنون چالش هاي بكارگيري الزامات استاندارد حسابداري مربوط به اين واحدها مورد بررسي دقيق قرار نگرفته است. اين پژوهش با هدف بررسي عملياتي بودن الزامات استاندارد 27 با استفاده از روش پژوهش تركيبي دو رويكرد كيفي و كمّي صورت پذيرفته است؛ بدين صورت كه داده هاي پژوهش با استفاده از دو ابراز پرسشنامه و مصاحبه گردآوري شده است: 64 پرسشنامه جمع آوري و با استفاده از تكنيك دلفي فازي تحليل گرديد؛ براي تجزيه‌وتحليل مصاحبه ها نيز از روش تحليل محتوا استفاده شد. يافته هاي پژوهش بيانگر اين است كه تمام الزامات اندازه گيري و افشاي استاندارد 27 عملياتي هستند و تنها محاسبه ارزش‌ منصفانه‌ سرمايه‌گذاري‌ درشركت هاي غيربورسي دشوار است كه دليل آن نبود زيرساخت ها و بسترهاي لازم در كشور است. همچنين تمامي الزامات قابل فهم بوده و به جز الزامات محاسبه ارزش‌ فعلي‌ مزاياي‌ بازنشستگي‌ مبتنيبر اكچواري براي مقاصد مورد نظر از كارايي لازم برخوردار هستند. از سوي ديگر محاسبه ارزش منصفانه خالص دارايي ها و نحوه طبقه بندي دارايي ها و بدهي ها منجر به بازنمايي درست اطلاعات مربوطه نمي شود. همچنين در تمامي جنبه هاي مورد بررسي، الزامات استاندارد 27 كافي نيست.