عنوان مقاله :
زبان عشق در ادب فارسي
پديد آورندگان :
صابري ، علي دانشگاه شيراز , محمدبيگي ، شاهرخ دانشگاه شيراز - گروه زبان وادبيات فارسي
كليدواژه :
عشق , عرفان , ادبيات عرفاني , مولوي , حافظ. ,
چكيده فارسي :
عشق وديعهاي ازلي و بيمنتهاست كه حقتعالي در وجود همهي كائنات و پديدهها قرار داده است. بقا و هستي موجودات بهواسطهي عشق ممكن ميشود و بدون وجود آن، جهانِ كائنات را آب و رونقي نيست. آثار نگاشتهشده دربارهي عشق، از گذشتهاي بسيار طولاني برخوردار است تاجاييكه نخستين نشانههاي اشعار عاشقانهي ادب پارسي در آثار شعرا و عرفاي قرن سوم و چهارم هجري ازجمله رودكي و با يزيد بسطامي ملاحظه ميشود. باتوجهبه گستردگي و وسعت معنايي واژهي عشق و عموميت آن درميان همهي ملل جهان، اقوام مختلف با فرهنگهاي گوناگون، هركدام به تعريف و توصيف اين كلمه پرداختهاند و آن را مقدّس شمرده يا ستودهاند. در عرفان و تصوّف اسلامي نيز اين واژه رنگوبويي خاص يافته است، همه جا و همه وقت، قدر ديده و برصدر نشسته و همواره مقدس شمرده شده است. در اين مقال، به تعريف و توصيف اين واژهي گسترده و ناخويشتندار پرداخته شده، زواياي مختلف آن كاويده، و به سؤالاتي چند درمورد آن پاسخ داده شده است؛ ازجمله چيستي عشق، پيدايش آن در ادبيّات فارسي و ظهور آن بهصورت خاص در ادبيات عرفاني. همچنين نظر برخي از بزرگان عرفان اسلامي هم در اين زمينه بيان شده است.