تحليل جامعه‌شناختي گفتمان فولكلور قوم آذري از منظر گفتمان‌شناسي انتقادي

مقاله پيش‌رو به تحليل جامعه‌شناختي گفتمان فولكلور قوم آذري در ايران از منظر تحليل گفتمان انتقادي مي‌پردازد. اين تحقيق داستان‌ها و ضرب‌المثل‌هاي زبان قوم آذري را بر اساس رويكرد تحليل گفتمان انتقادي نورمن فركلاف در سطح توصيف، تفسير و تبيين واكاوي كرده است. در اين تحقيق مسئله اساسي اين است كه داستان‌ها و ضرب‌المثل‌هاي فولكلور قوم آذري داراي چه گفتمان‌هايي بوده است و شرايط، زمينه‌هاي شكل‌گيري آن گفتمان‌ها چه بوده است؟ براي تحليل و تبيين از نظريه‌هاي تحليل گفتمان‌هاي لاكلائو و موفه، نظريۀ تحليل انتقادي نورمن فركلاف و نظريۀ تفسير فرهنگ كليفورد گيرتز  به‌عنوان چارچوب نظري و مفهومي استفاده شده است و از رويكرد تحليل گفتمان انتقادي فركلاف به‌عنوان روش تحقيق بهره گرفته شده است. نوع تحقيق كيفي بوده و داده‌هاي موردبررسي شامل سه داستان و سي ضرب‌المثل فولكلوريك تركي آذري است كه به جهت اختصار دو نمونه داستان عاميانه و ده ضرب‌المثل در اين مقاله تحليل گفتمان شده است. متون و داده‌هاي اين تحقيق كيفي از سه منبع مكتوب فولكلوريك قوم آذري به شيوۀ هدفمند انتخاب شده است. يافته‌هاي تحقيق بيانگر وجود گفتمان تقابلي بين سياست و مردم بوده است و زبان فولكلور قوم آذري ابزاري براي بيان انتقاد، اعتراض و نقد سياست و اوضاع اجتماعي بوده است.