زندگي دين مدارانه در عصر جهاني شدن

Religion-oriented Life in the Era of Globalization

جهاني شدن مهمترين پديده ايست كه طي دهه هاي اخير بسياري از جوانب زندگي بشري را تحت تأثير خود قرار داده، به گونه اي كه به هيچ وجه نمي توان منكر تأثير آن بر زندگي عمومي بشر و دين و زندگي ديني انسان در جامعه امروزي شد. از سويي دين و مذهب نيز به عنوان يكي از عوامل تأثيرگذار بر كنش افراد در روند توسعه، تأثيرات حائز اهميتي بر روند توسعه بشري و از جمله گرايش يا عدم گرايش به سمت جهاني شدن داشته است. در چنين شرايطي بررسي نوع رابطه بين دو مفهوم دين به عنوان يك ضرورت و واقعيت در جامعه بشري، و جهاني شدن به عنوان يك پروسه در حال توسعه، از اهميت ويژه اي برخوردار است. تبيين اينكه زندگي دين مدارانه در عصر جهاني شدن و نوع تأثيرگذاري هر يك بر ديگري مي تواند بيانگر موضع هر يك از اين دو مفهوم در برابر ديگري باشد. اين مقاله به دنبال بررسي اين رابطه متقابل اين دو مفهوم و اينكه زندگي دين مدارانه در عصر جهاني چگونه خواهد بود.

Globalization is the most significant phenomenon that has affected many aspects of human life during recent decades in such a way that one can by no means deny this effect on public life and religious life of man in modern community. On one hand, religion as one of the catalysts affecting action of individuals in the process of development has had vital effects on the process of human development, including tendency and non-tendency towards globalization. Under such circumstances, it is highly important to study typical relation between two concepts of religion as a necessity and reality in human community and globalization as a developing process and to elucidate that religion-oriented life in the age of globalization and the interaction can express position of each of these two concepts versus the other. This article is in pursuit of exploring interaction of these two concepts and the way of religion-based life in the age of globalization.