درگيري مسير كولينرژيك در هومئوستاز انرژي توسط گيرنده‌هاي دوپاميني نوع 2 هسته‌ي ونترومديال هيپوتالاموس

مقدمه: مطالعات نشان مي‌دهند كه دوپامين به ويژه از طريق گيرنده‌هاي D2 نقش مهمي در هومئوستاز انرژي دارد. مطالعه‌ي مشابهي نشان داد كه گيرنده‌هاي D2 هيپوتالاموس از طريق كمپلكس پشتي واگ مي‌توانند در تنظيم ترشح گرلين نقش داشته باشند. مطالعه‌ي حاضر با هدف بررسي نقش سيستم كولينرژيك واگ در تنظيم سطوح پلاسمايي لپتين و گلوكز توسط گيرنده‌هاي D2 هسته‌ي ونترومديال هيپوتالاموس (Ventromedial hypothalamus يا VMH) انجام شد. روش‌ها: كانول‌گذاري در هسته‌ي VMH در موش‌هاي صحرايي نژاد Wistar (250-220 گرم) انجام شد. در روز آزمايش، آتروپين (آنتاگونيست كولينرژيك 5 ميلي‌گرم/كيلوگرم به صورت زير جلدي) يا سالين به حيوانات ناشتا (24-20 ساعت) تزريق شد. 30 دقيقه بعد، آگونيست (كينپيرول) و آنتاگونيست (سولپرايد) گيرنده‌ي D2 به ترتيب در دزهاي 0.5 و 0.005 ميكروگرم و سالين (0.5 ميكروليتر) در VMH تزريق شدند. 0، 30 و 60 دقيقه بعد نمونه‌هاي خون جمع‌آوري و سطوح لپتين و گلوكز خون به ترتيب با استفاده از كيت Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) و روش گلوكز اكسيداز اندازه‌گيري شد. يافته‌ها: سطح لپتين پلاسما به طور وابسته به زمان در گروه آتروپين-كينپيرول در مقايسه با سطح پايه و شاهد كاهش معني‌داري يافت (0.001 P). در حالي كه افزايش گلوكز خون به طور وابسته به زمان در گروه آتروپين- كينپيرول (0.001 P) پايدار بود. در گروه آتروپين- سولپرايد تغيير معني‌داري در سطح لپتين پلاسما در مقايسه با مقادير پايه مشاهده نشد. نتيجه‌گيري: گيرنده‌هاي D2 در VMH اثر خود بر تنظيم سطوح لپتين و گلوكز را حداقل تا حدودي، از طريق مسير كولينرژيك واگ انجام مي‌دهند.